تصرّف در مغز و سيستم عصبى حيوانات
اكنون براى نزديك شدن مطلب به برخى از اذهان، به نقل جريانى مى پردازيم كه دليل بر امكان تصرّف و تحوّل در حيوانات است ؛ تا روشن شود براى اجراى عدالتِ همه جانبه نياز به دگرگونى در وجود حيوانات است و اين كار به راحتى با تصرّف در مغز و سيستم عصبى حيوانات انجام مى گيرد.
البتّه بايد توجّه داشته باشيم ما براى بيان تحوّلات شگفت انگيز عصر درخشان ظهور نيازى به نقل جرياناتى كه در دوران تاريك غيبت واقع شده ، نداريم و جريانى كه مى آوريم براى استدلال به آن ، بلكه براى نزديك شدن مطلب به ذهن بعضى از افرادى است كه شايد در دوران تاريك غيبت ، غاصبان حكومت الهى با زرق و برقهاى نمايشى خود ، در آنان تأثير گذارده باشند .
با توجّه به نكته اى كه گفتيم به اين جريان توجّه كنيد :
شخصى به نام «دل گادو» دست به نمايش دلهره انگيزى زد . ما خلاصۀ برنامۀ او را مى آوريم : دژ بزرگ آهنى باز شد و گاو نر عظيم الجثّه اى از درون تاريكى به ميان ميدان جست ، و مستقيم به سوى «دلگادو» پيش آمد ، حسّاسترين نقطۀ بدن «دل گادو» را نشانه گرفته بود .
نفس در سينه دهها هزار تماشاچى و عكّاس و خبرنگار حبس شده بود . چنان دلهره و ترس بر فضا سايه افكنده بود كه گويى كسى را ياراى خروج از اين اقيانوس ترس آميخته به سكوت نبود .
فقط صداى چهار نعل گاوى خشمگين كه به سوى مردى در وسط ميدان مى دويد به گوش مى رسيد .
همه انتظار لحظه اى را مى كشيدند كه «دلگادو» روى شاخ هاى گاو نر به آسمان پرتاب شود يا شاخ هاى تيز سينۀ او را بشكافد .
با توجّه به اين كه «دل گادو» ، نه لباس گاوبازان را به تن داشت و نه شِنل قرمز آنان را و به جاى شمشير يك جعبۀ كوچك سياه در دست داشت كه يك فرستندۀ راديويى بود و فقط چند دكمه روى آن نصب شده بود .
گاو با سرعت هر چه تمامتر تا ده قدمى «دلگادو» پيش آمد ، نفسها در سينه ها حبس شده بود ، يك لحظه باقى بود تا گاو «دلگادو» را از پا درآورد.
تمام چشمها به يك نقطه دوخته شده بود ، هيچ كس نمى دانست چه خواهد شد .
«دلگادو» دكمه اى را فشار داد ، گاو روى دو دست چنان ترمز كرد كه چند متر روى شنهاى ميدان كشيده شد . در حالى كه نگاهى به «دلگادو» انداخت بى اختيار برگشت و آهسته و مغموم و بى تفاوت به سوى جايگاه اوّلى خود بازگشت .
مردم هنوز مى ترسيدند كه اگر فرياد بزنند گاو خشمگين برگردد ولى ديگر گاو خشمگين نبود .
«دلگادو» با فرستندۀ خود از طريق يك سيم بسيار نازك كه به مغز گاو وصل شده بود دستور بازگشت او را صادر كرده بود .
نه تنها با گسيل مقدار كمى الكتريسيته ، فرمان برگشت داده شده بود بلكه احساس عصبانيّت گاو را هم به بى تفاوتى و آرامش تبديل كرده بود . گاو به انتهاى ميدان رسيد مجدّداً همه ديدند كه «دلگادو» با دكمه هاى جعبه ور مى رود .
گاو ايستاد نگاهى به «دلگادو» انداخت و دوباره با خشمِ تمام سمهاى خود را به زمين كوفت و با سرعتى بيشتر به سوى او حركت كرد . «دلگادو» خونسرد پشتش را به گاو كرد و به سوى آن طرف ميدان به قدم زدن پرداخت ، فقط صداى پاى گاو را مى شنيد ، درست در فاصله چند قدمى دكمۀ مخصوص را فشار داد ، در ميان بهت و حيرت و ترس تماشاچيان ، گاو بيچاره دوباره ترمز كرد و راه برگشت را در پيش گرفت .
فرياد از جمعيّت برخاست ، ولى گاو همچنان خونسرد و آرام مى رفت . آزمايش چندين بار تكرار شد و هر بار با قاطعيّت نشان داده شد كه با تحريك الكتريكى مغز گاو ، مى توان ارادۀ حيوان را دستكارى كرد و او را برخلاف ميل و تصميمش به كارى وادار نمود .(27)
حيوان را با زدن يك آمپول بيهوش مى كنند . پوست سر او را با چاقوى جرّاحى مى برند و باز مى كنند و استخوان جمجمه را با يك متۀ ظريف سوراخ مى نمايند . سيم نازكى را از درون سوراخ تعبيه شده روانۀ مغز مى سازند ، سر سيم را از پوست سر بيرون مى گذارند ؛ قسمت جراحى شده را پانسمان مى نمايند تا آثار زخم بكلّى خوب شود .
گيرندۀ كوچكى كه با باطرى كار مى كند و روى طول موج معيّن امواج را دريافت مى كند به سر سيم وصل مى شود . كار اين گيرنده اين است كه از طريق جارى كردن مقدارى الكتريسيته به مغز حيوان ، مغز او را تحريك كند .
به اين ترتيب انسان مى تواند رفتار حيوان را به دلخواه خود با قدرت بيشتر از طبيعى تحت نظر و در اختيار داشته باشد .(28)
در سال 1960 يك گروه پژوهشى طريقه اى را كشف كرد كه به كمك آن مى توان با ايجاد يك حوزۀ الكتريكى در خارج به تحريك مغز پرداخت و بدون فرو بردن الكترود در مغز ، تمام آثار و آزمايشات تحريك الكترونيكى را كه تا به حال به دست آمده آسانتر و سهلتر انجام داد .(29)
-------------------------------------
27) عجائب حسّ ششم : 54 .
28) عجائب حسّ ششم : 58 .
29) عجائب حسّ ششم : 65 .
بازديد امروز : 32181
بازديد ديروز : 108362
بازديد کل : 138268471
|