نكته هاى جالبى در روايت
در اين روايت ، نكته هاى جالبى وجود دارد كه با تأمّل در آن مى توان به برخى از نكته هاى مهمّ دست يافت :
1 - در اين روايت اين جمله كه خداوند مى فرمايد : «لاُسخّرنّ له الرياح ، ولاُذلّلنّ له السحاب ، ولاُرقّينّه في الأسباب» ، دليل بر اين نكته است كه صعود آن حضرت به آسمانها با وجود جسمانى آن حضرت است ، همان گونه كه معراج رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم جسمانى بوده است . يعنى رفتن آن بزرگوار به آسمانها با قالب مثالى نيست ؛ همانگونه كه مقصود از صعود بر فراز آسمانها صعود روحى نيست . زيرا اگر رفتن آن حضرت به آسمانها صعود روحى باشد و يا با قالب مثالى صورت گيرد ، نيازى به سحاب صعاب و يا اسباب نيست . براى رفتن روح و يا قالب مثالى به آسمانها لازم نيست از وسيله هاى فضايى استفاده شود .
2 - نكتۀ جالب ديگرى كه از اين روايت برداشت مى كنيم اين است : اگرچه آن حضرت اگر اراده كنند براى صعود جسمانى به آسمانها هم نيازى به اسباب و وسيله هاى فضايى ندارند بلكه مى توانند بدون وسيلۀ ظاهرى و يا با استفاده از براق كه مخصوص رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بوده و در اختيار آن حضرت است استفاده كنند . و در روايت كه تعبير به اسباب و وسيله ها شده دليل بر آن است كه رفتن آن حضرت به آسمانها توسّط يك وسيلۀ انحصارى همانند براق نيست. بنابراين لفظ اسباب و وسيله ها ظهور در اين دارد - به خاطر تعدّد وسيله ها و جمع بودن لفظ اسباب - كه آن حضرت از يك وسيلۀ انحصارى مانند «براق» استفاده نمى فرمايند .
جالب توجّه است كه لفظ «سحاب صعاب» و ابرهاى سخت نيز به صورت جمع آورده شده است .
3 - اين نكته را نيز استفاده مى كنيم كه در روزگار ناشناختۀ ظهور براى فضانوردى و رفتن به آسمان از وسيله هاى گوناگون استفاده مى شود كه در اين روايت به سه نوع آن تصريح شده است :
الف) «لاُسخّرنّ له الرياح» ؛ رياح را حتماً در تسخير او قرار مى دهيم .
در قرآن كريم از حضرت سليمان و بساط عظيم او كه بادها بساط او را با صدها نفر به آسمان مى بردند ، سخن به ميان آمده است .
قدرت بادها و طوفانهاى شديد بسيار شگفت انگيز است كه تسخير آنها به معناى در اختيار داشتن آنها و كنترل آنها مى باشد .
در عصر ما هيچگاه دانشمندان نتوانسته اند طوفانها را مهار كنند و از قدرت آنها استفاده كنند ، ولى بنابر آيات قرآن كريم حضرت سليمان قدرت بر چنين كارى را داشته است .
حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه - كه ولايت بر همه چيز دارند - با كنترل آنها نه تنها آثار منفى آنها را از بين مى برند ، بلكه با تسخير آنها و تسلّط بر آنها از آنها استفاده مثبت مى نمايند .
ب) «ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب» ؛ و حتماً ابرهاى سرسخت را ، براى او رام مى كنيم .
بديهى است ابرهاى نورى و قدرتهاى شگفت انگيز آنها غير از رياح مى باشند .
ج) «ولاُرقينّه في الأسباب» ؛ و حتماً در وسيله هاى فضايى او را بالا مى بريم .
جالب توجّه است كه در اين جمله از كلمۀ «فى» استفاده شده كه به معناى اين است كه آن حضرت در ميان وسيله هاى فضايى قرار مى گيرند و اگر مقصود از اسباب همان «سحاب صعاب» مى بود بايد كلمۀ «على» به كار برده مى شد يعنى سوار بر ابرها مى شود نه در ابرها .
4 - علاوه بر نكته هاى فراوان ديگرى كه در اين روايت وجود دارد ، توجّه به اين نكته بسيار مهمّ است كه خداوند در اين حديث قدسى پس از سوگند ياد نمودن به عزّت و جلال خود تمام مطالبى را كه براى رسول گرامى خود بيان فرموده است با «لام» و با «نون» تأكيد آورده است كه اينها همه دليل بر اين نكته است كه جرياناتى كه در اين روايت به آنها تصريح شده ، مانند رفتن آن حضرت به آسمانها توسّط وسيله هاى فضايى و... قطعاً و صد در صد در عصر درخشان ظهور واقع خواهد شد و قابل هيچگونه شكّ و ترديد نمى باشد .
5 - نكتۀ بسيار جالب ديگرى كه از روايت استفاده مى كنيم اين است : در تسخير بودن همۀ ابرهاى صعاب و تمامى اسبابها و وسيله هاى فضايى ، تنها براى استفادۀ شخص آن حضرت نيست ؛ بلكه تعدّد و فراوان بودن آنها دليل بر آنست كه اصحاب و ياوران و هر كسى را كه آن حضرت اراده فرمايند از اين وسايل استفاده خواهد كرد و در اختيار آنها قرار خواهد گرفت .
همانگونه كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بعضى از اصحاب خود مانند سلمان و... را با ابرهاى فضانورد به آسمانها بردند و صعود و عروج آنها به آسمان تا آن حدّ بود كه كرۀ زمين براى آنان به اندازه گردويى ديده مى شده .(240)
بديهى است صعود آنها به آسمانها بيشتر از فاصله اى است كه ميان ماه و كرۀ زمين هست يعنى آنان خيلى بالاتر از كرۀ ماه ، به آسمان صعود نموده اند ؛ زيرا با اينكه ماه از زمين بسيار كوچكتر است از اندازه يك گردو بزرگتر ديده مى شود . پس فاصلۀ آنها تا زمين خيلى بيشتر بوده از فاصله اى كه ميان ماه و كرۀ زمين وجود دارد .
6 - از آنچه گفتيم چنين نتيجه مى گيريم كه حكومت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه فراتر از يك حكومت عدل جهانى در سراسر گيتى است ؛ زيرا خداوند پس از بيان اين نكته كه تمامى شرق و غرب زمين در عصر شكوهمند ظهور در تحت سيطرۀ قدرت و ولايت آن حضرت خواهد بود ، سفرهاى فضايى و وسيله هاى گوناگون فضانوردى در آن زمان را بيان مى كند.
بنابراين ، علاوه بر ملكوت آسمانها در عصر درخشان ظهور ، از نظر ملك نيز آسمان در آن روزگار فرخنده در اختيار حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه خواهد بود .
7 - نكتۀ بسيار مهمّ ديگرى كه از اين روايت استفاده مى كنيم با توجّه به عظمت جهان آفرينش و گستردگى فضا و آسمانها ، لفظ «اسباب السّماوات» كه در اين روايت به كار رفته است ، دليل بر اين نكتۀ بسيار مهمّ است كه سفينه ها و وسيله هاى فضايى كه در آن عصر شكوهمند آسمان پهناور را طى مى كند ، بايد وسيله هايى باشند كه فراتر از سرعت نور باشند .
پس تعبير به «اسباب السماوات» ؛ (وسيله هايى كه آسمانها را مى پيمايد) وجود وسيله هاى فضايى برتر از سرعت نور را ثابت مى كند ؛ به گونه اى كه از جاذبۀ مادّه و مكان گذشته و به محدوديّت زمان گرفتار نباشد. اين خود از اصول اساسى در پيشرفتهاى فضايى است .
240) و همچنين حضرت سليمان عليه السلام كه افراد او بر بساط آن حضرت نشسته و او به بادها دستور مى داد بساط را با تمامى افراد به آسمان بالا برد كه جريان آن در قرآن مجيد بيان شده است.
بازديد امروز : 146899
بازديد ديروز : 185967
بازديد کل : 153622515
|