دشمنى خالد
با اهل بيت عليهم السلام و مردم عراق
مبرّد در «الكامل» نقل كرده است: خالد بن عبدالله قسرى هنگامى كه حاكم عراق شد در منبر اميرالمؤمنين على عليه السلام را سبّ مى كرد و مى گفت: «أللّهمّ ... علىّ بن ابى طالب بن عبدالمطلب بن هاشم، صهر رسول اللَّه على ابنته وأبا الحسن والحسين»، پس از اين به طرف مردم توجّه مى كرد و مى گفت: آيا اين محترمانه نيست؟!(252)
اين كلام دشمنى او را با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم و خاندان حضرت، ظاهر مى سازد.
وليد و عامل او خالد بن عبدالله قسرى دشمنى خاصّى با مسلمانان عراق داشتند. يعقوبى در تاريخ خود مى نويسد: «وليد ضمن نامه اى به خالد بن عبداللَّه قسرى عامل خود بر حجاز دستور داد كه هر كس را از مردم دو عراق در حجاز است بيرون كند و نزد حجّاج بن يوسف فرستد. پس خالد، عثمان بن حيّان مرّى را به مدينه فرستاد تا هر كس را از مردم دو عراق در مدينه باشد اخراج كند و او هم همه آنان و بستگانشان را در غل جامعه نزد حجّاج فرستاد و بازرگان و غير بازرگانى باقى نگذاشت و اعلام كرد كه هر كس عراقيى را جاى دهد در امان نيست، و به او خبر نمى رسيد كه يك نفر عراقى در خانه كسى از مردم مدينه است مگر آنكه او را بيرون مى كرد.»(253)
كارگزاران بنى اميّه، كليسا مى ساختند، قرآن خواندن از حفظ را كار احمقان مى شمردند و مناره مساجد را به قول فرزدق شاعر به خاطر كفرشان ويران مى ساختند، خانه خدا را به آتش مى كشيدند، آثار پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را نابود مى نمودند و تا مى توانستند احكام دين را تغيير مى دادند، باز هم خود را خليفه خدا مى پنداشتند و ملّت هم بدون فكر و انديشه آنچه را آنان مى گفتند مى پذيرفتند!! آيا كسانى كه اينگونه اند، از شعور دينى برخوردارند؟!
252) معاويه و تاريخ: 147.
253) تاريخ يعقوبى: 246/2.
بازديد امروز : 51915
بازديد ديروز : 103604
بازديد کل : 143770648
|