امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
679 / 7 ) روايت بصائر الدرجات از ابوبصير

679 / 7 )  باز در همان كتاب مى‏ خوانيم: ابوبصير گويد:

   در خدمت امام صادق‏ عليه السلام بودم در سالى كه فرزندش موسى ‏عليه السلام متولّد شد، هنگامى كه در منزل ابواء(22) فرود آمديم، حضرت براى ما و اصحابش صبحانه‏ مفصّل و گوارائى تهيّه فرمود، در آن اثنا كه ما مشغول خوردن بوديم ناگاه‏ قاصدى از طرف حميده، همسر امام صادق‏ عليه السلام آمد و گفت: حميده مى ‏گويد كه‏ درد زايمان من شروع شده و شما به من دستور فرموديد كه نسبت به اين‏ فرزندت پيش از شما اقدامى ننمايم.

   امام صادق‏ عليه السلام برخاست و با خوشحالى و سرور رفت، چيزى نگذشت كه‏ حضرتش در حالى كه آستينش را بالا زده و خندان بود برگشت.

   گفتيم: خداوند شما را خندان و چشمانتان را روشن نمايد! همسرتان حميده‏ چه كرد؟ فرمود:

خداوند براى من پسرى عطا فرمود كه او بهترين مخلوقات خداوند است، حميده ‏از او مطلبى به من گفت كه من به آن مطلب از او داناتر بودم.

عرض كردم: قربات گردم؛ حميده از آن مولود چه گفت؟

فرمود: او گفت: وقتى آن مولود متولّد شد، دستهايش را بر زمين نهاد و سر به ‏آسمان بلند كرد.

من به او گفتم: اين عمل نشانه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم و نشانه وصىّ و جانشين بعد از اوست.

عرض كردم: قربانت گردم؛ اين عمل چگونه علامت امام است؟

فرمود: در آن شبى كه نطفه جدّم بسته شد، شخصى نزد پدرش - كه خوابيده بود- آمد، او با خود كاسه‏ اى براى پدرش آورده بود كه در آن شربتى رقيق‏تر از آب،سفيدتر از شير، نرمتر از كره، شيرين‏تر از عسل و خنك‏تر از برف بود كه آن را به ‏او آشامانيد و دستور نزديكى داد، او با خوشحالى و سرور برخاست و با همسرش ‏نزديكى كرد و نطفه جدّم بسته شد.

و شبى كه نطفه پدرم بسته شد، همان شخصى كه نزد جدّم آمده بود حضور پيداكرد و همان شربت را به او آشامانيد و دستور نزديكى داد و جدّم با همسرش ‏نزديكى كرد و نطفه پدرم بسته شد.

و شبى كه نطفه من بسته شد شخصى نزد پدرم آمد و به او آنچه به آنها خورانيده ‏بود نيز خورانيد و دستور نزديكى داد و پدرم با خوشحالى برخاست و با همسرش ‏نزديكى كرد و نطفه من بسته شد.

و شبى كه نطفه اين فرزندم بسته شد، شخصى نزد من آمد و آنچه به آنها خورانيده بود به من نيز خورانيد و همان دستور را به من نيز داد و با خوشحالى وسرور با آن كه مى‏ دانستم خدا به من چه عطا مى ‏نمايد برخاستم و با همسرم ‏نزديكى كردم و نطفه فرزندم بسته شد.

همانا نطفه امام از شربتى است كه به تو خبر دادم، هنگامى كه آن، چهل شب دررحم مادرش قرار گيرد خداوند براى او ستونى از نور در رحم مادرش نصب‏ مى ‏نمايد و با آن به اندازه ديد چشمش مى ‏نگرد، پس زمانى كه چهار ماهه شد فرشته ‏اى بنام «حيوان» مى‏ آيد و بر بازوى راستش مى‏ نويسد:

«وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَهُوَ السَّميعُ ‏الْعَليمُ»(23)؛ «و كلمه پروردگار تو با صدق و عدل به حدّ كمال و تمام رسيد؛هيچ كس نمى ‏تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست».

و چون از مادرش متولّد مى‏ شود، دستهايش را بر زمين مى‏ گذارد و سرش را به‏ آسمان بلند مى‏ كند، موقعى كه دستش را بر زمين مى‏ گذارد در واقع همه علوم و دانشهايى كه خداوند از آسمان به زمين مى‏ فرستد او دريافت مى ‏نمايد، وقتى ‏سرش را به آسمان بلند مى‏ كند از درون عرش ندا دهنده‏ اى از جانب پروردگارعزّت از افق اعلا او را به نام خود و نام پدرش صدا مى‏ زند و مى‏ گويد:

يافلان! أثبت ثبّتك اللَّه، فلعظيم ما خلقك أنت صفوتي من خلقي،وموضع سرّي وعيبة علمي، لك ولمن تولاّك أوجبت رحمتي، وأسكنت‏ جنّتي وأحللت جواري. ثمّ وعزّتي لاُصلينّ من عاداك أشدّ عذابي، وإن‏أوسعت عليهم من سعة رزقي.

اى فلانى! ثابت و استوار باش، خدا تو را ثابت بدارد، سوگند به عظمت آنچه تو راآفريدم! تو برگزيده از ميان خلقم، و محلّ راز و صندوق علم و دانش من هستى،براى تو و هر كه از تو پيروى كند رحمتم را واجب نمودم، و در بهشتم ساكن كردم ودر جوار خودم قرار دادم.

به عزّتم سوگند! هر كه با تو دشمنى كند با عذاب سخت خود او را بسوزانم، گرچه‏ آنها را از روزى واسعه ‏ام بهره‏ مند سازم.

زمانى كه صداى منادى پايان پذيرد، امام اين آيه را در پاسخ او مى‏خواند:

«شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ وَالْمَلائِكَةُ...»(24)؛ «خداوند گواهى مى‏ دهد كه معبودى جز او نيست و فرشتگان نيز ...».

چون چنين گويد، خداوند، علم اوّل و علم آخر را به او عطا مى‏فرمايد، و او را مستوجب ملاقات روح در شب قدر مى‏ نمايد.

عرض كردم: قربانت گردم؛ آيا روح همان جبرئيل نيست؟

فرمود: جبرئيل از جنس فرشتگان است و روح آفريده ‏اى است كه بزرگتر ازفرشتگان، مگر نه اين است كه خداى متعال مى‏ فرمايد:

«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ»(25)؛ «فرشتگان و روح فرود مى‏آيند».(26)

--------------------------------------------

22) ابواء: روستايى از توابع مدينه است و ميان آن و جحفه از طرف مدينه، 23 ميل (مسافتى به مقدار يك چشم رس، درحدود 1600 متر) فاصله است و مرقد آمنه‏ عليها السلام مادر پيامبر گرامى‏ صلى الله عليه وآله وسلم نيز در آنجا واقع است.

23) سوره انعام، آيه 115.

24) سوره آل عمران، آيه 18.

25) سوره قدر، آيه 4.

26) بصائر الدرجات: 440 ح 4، بحار الأنوار: 42/25 ح 17، تفسير برهان: 549/1 ح1.

   نظير اين روايت را ثقة الإسلام كلينى ‏رحمه الله نيز در كافى: 385/1 ح1 نقل كرده است.

 

 

 

 

    بازدید : 11526
    بازديد امروز : 15218
    بازديد ديروز : 24593
    بازديد کل : 128808683
    بازديد کل : 89494308