55 - دعاى در ساعت مخصوص به آن حضرت ارواحنا فداه
در كتاب «مفتاح الفلاح» اين دعا براى ساعت مخصوص امام زمان ارواحنا فداه - از هنگام زردى آفتاب تا غروب آن - در هر روز نقل شده است :
أَللَّهُمَّ يا خالِقَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ، وَالْمِهادِ الْمَوْضُوعِ ، وَرازِقَ الْعاصي وَالْمُطيعِ ، اَلَّذي لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفيعٌ .
أَسْأَلُكَ بَأَسْمائِكَ الَّتي إِذا سُمِّيَتْ عَلى طَوارِقِ الْعُسْرِ عادَتْ يُسْراً ، وَإِذا وُضِعَتْ عَلَى الْجِبالِ كانَتْ هَباءً مَنْثُوراً ، وَإِذا رُفِعَتْ إِلَى السَّماءِ تَفَتَّحَتْ لَهَا الْمَغالِقُ ، وَإِذا هُبِطَتْ إِلى ظُلُماتِ الْأَرْضِ اتَّسَعَتْ لَهَا الْمَضائِقُ . وَإِذا دُعِيَتْ بِهَا الْمَوْتَى انْتَشَرَتْ مِنَ اللُّحُودِ ، وَإِذا نُودِيَتْ بِهَا الْمَعْدُوماتُ خَرَجَتْ إِلَى الْوُجُودِ ، وَإِذا ذُكِرَتْ عَلَى الْقُلُوبِ وَجِلَتْ خُشُوعاً ، وَإِذا قُرِعَتِ الْأَسْماعُ فاضَتِ الْعُيُونُ دُمُوعاً .
أَسْأَلُكَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِكَ الْمُؤَيَّدِ بِالْمُعْجِزاتِ ، اَلْمَبْعُوثِ بِمُحْكَمِ الْاياتِ ، وَبِأَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ أَبي طالِبٍ ، اَلَّذِي اخْتَرْتَهُ لِمُؤاخاتِهِ وَوَصِيَّتِهِ ، وَاصْطَفَيْتَهُ لِمُصافاتِهِ وَمُصاهَرَتِهِ .
وَبِصاحِبِ الزَّمانِ الْمَهْدِيِّ ، اَلَّذي تَجْمَعُ عَلى طاعَتِهِ الْآراءَ الْمُتَفَرِّقَةَ ، وَتُؤَلِّفُ بِهِ بَيْنَ الْأَهْواءِ الْمُخْتَلِفَةِ ، وَتَسْتَخْلِصُ بِهِ حُقُوقَ أَوْلِيائِكَ ، وَتَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ شَرِّ أَعْدائِكَ ، وَتَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَإِحْساناً ، وَتُوَسِّعُ عَلَى الْعِبادِ بِظُهُورِهِ فَضْلاً وَامْتِناناً ، وَتُعيدُ الْحَقَّ إِلى مَكانِهِ عَزيزاً حَميداً ، وَتُرْجِعُ الدّينَ عَلى يَدَيْهِ غَضّاً جَديداً ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، فَقَدِ اسْتَشْفَعْتُ بِهِمْ إِلَيْكَ ، وَقَدَّمْتُهُمْ أَمامي وَبَيْنَ يَدَيْ حَوائِجي .
وَأَنْ تُوزِعَني شُكْرَ نِعْمَتِكَ ، فِي التَّوْفيقِ لِمَعْرِفَتِهِ ، وَالْهِدايَةِ إِلى طاعَتِهِ ، وَتَزيدَني قُوَّةً فِي التَّمَسُّكِ بِعِصْمَتِهِ وَالْإِقْتِداءِ بِسُنَّتِهِ ، وَالْكَوْنِ في زُمْرَتِهِ ، إِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ .(28)
بار الها؛ اى به وجود آورنده آسمان برافراشته و زمين گسترده ؛ اى روزى بخش گناهكار و فرمان بر؛ اى كسى كه هيچ سرپرستى ندارد، و كسى جز او قادر به شفاعت نيست .
از تو درخواست مى كنم، به واسطه نامهايت كه اگر بر راههاى صعب و دشوار خوانده شود ، آسان مىگردند؛ و اگر بر كوهها نهاده شود ، از هم پاشيده و پراكنده مى شوند ؛ و اگر به سوى آسمان بالا برده شود، تمامى بسته ها فرا رويش گشوده شوند ؛ و اگر به تاريكىهاى زمين فرو فرستاده شود، تمامى تنگىها فرا رويش گسترده شوند؛ و اگر بر مردگان خوانده شود، از قبرها به درآيند؛ و اگر بر نيستها و نابود شدگان دميده شود، به عرصه وجود درآيند؛ و اگر بر دلها يادآورى شود ، از روى خشوع به لرزه درآيند ؛ و اگر بر گوشها خوانده شوند، اشك شوق ازديدگان سرازير خواهد شد . از تو درخواست مى كنم ؛ به واسطه حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم رسول و فرستادهات كه با معجزه هايت او را تأييد نمودى، و او را با نشانه هاى محكم و استوار برانگيختى ، و از تو درخواست مى كنم به واسطه امير مؤمنان علىّ بن ابى طالب؛ كه براى برادرى و جانشينى آن حضرت اختيار كردى، و او را براى دوستى خالص و دامادى پيامبرت ، برگزيدى .
و نيز به واسطه حضرت مهدى - صاحب زمان و روزگار - از تو درخواست مىكنم همان عزيزى كه ديدگاههاى پراكنده را بر فرمانبردارى از او گرد مىآورى؛ و به واسطه او خواسته هاى مختلف را به هم پيوند مى دهى؛ و حقّ دوستانت را به واسطه او باز مى ستانى و برمى گردانى؛ و از بدترين دشمنانت، به واسطه آن بزرگوار انتقام مى گيرى؛ و به وسيله او، زمين را پر از عدل و داد و نيكى مى كنى؛ و با ظهور او ، فضل و احسانت را بر بندگانت توسعه مىدهى و فراوان مى گردانى؛ و حقّ و راستى را به جايگاه او در حالى كه عزيز و نيرومند و ستوده باشد باز مى گردانى؛ و دين و آيين راستين خود را به دست با كفايت او تر و تازه مىگردانى ؛ (از تو مى خواهم) كه بر محمّد و آل محمّد درود بفرستى ؛ واقعيّت آن است كه من ايشان را شفيع خود ساختهام و آنان را پيشاپيش خود و پيشاپيش حوائجم به درگاه تو آوردهام تا خواسته هايم را برآورده سازى .
و (از تو مى خواهم) سپاسگزارى نعمت خودت را نصيبم كنى؛ در اين كه مرا به شناخت آن حضرت توفيق داده، و به فرمانبرى از او رهنمون گشتهاى، و نيرويم را براى چنگ زدن به نگهبانى ويژه او و پيروى از روشهاى او، و بودن جزو همراهان و يارانش فزونى بخشى . راستى كه تو شنواى دعا هستى ، به خاطر مهربانيّت ، اى مهربانترين مهربانان .
علّامه خواجويى در تعليقه خود آورده است :
اين كه فرموده :«الّذي تجمع على طاعته الآراء المتفرّقة» ؛ «ديدگاه هاى مختلف و پراكنده را بر فرمانبردارى از او گرد مى آورى» ، دلالت بر اين مطلب دارد كه در زمان دولت و حكومت مقتدرانه و فراگير آن حضرت ، ديدگاهها و خواسته ها با هم تفاوت ندارند و يكى مى شوند ؛ تا جايى كه هر كه سخن و نظرى مى گويد ، در راستاى فرمان بردارى از آن حضرت است .
امام عصر صلوات اللَّه عليه ، رئيس و فرمانروايى مورد قبول و مورد اطاعت همگان است ، و هر كس به حقّ خود مىرسد ، خمس در جاى خود مصرف مى شود ، و زكات ، غنيمت ، انفال ، ديه ها ، قصاص و ديگر احكام نيز به درستى انجام مى شوند و به مصرف مى رسند .
فدك ، به صاحبان واقعىاش مى رسد ، و از تمام دشمنان خدا، به نفع دوستان خدا انتقام گرفته مى شود ؛ چه زندگان آنها و چه مردگان آنها ، كه با زنده كردنشان براى آنها از دشمنان انتقام گرفته مى شود .
دليل مطالبى كه عرض شد ، روايتهاى فراوانى است كه در خصوص اين موضوعات آمده است .
از جمله حديثهاى يادشده مى توان اشاره كرد به اين حديث كه خداوند به زودى گروهى را هنگام ظهور حضرت مهدى صلوات اللَّه عليه به دنيا برمى گرداند، كه جزو شيعيان بوده اند و ايمانى خالص داشته اند، و از دنيا رفته اند . برگرداندن ايشان به جهت دستيابى به ثواب يارى و كمك رسانى به امام عصر صلوات اللَّه عليه ، و نيز شادكامى خودشان از ديدن برپايى دولت آن حضرت است .
نيز، گروهى را كه كفرشان كامل بوده به دنيا برمى گرداند تا از ايشان انتقام بكشد، و بخشى از عذاب و رنجشى را كه حقّشان است - يعنى كشته شدن به دست شيعيان - به ايشان برسد ؛ و با مشاهده اقتدار و حكمرانى نيرومند آن حضرت ، به خوارى و رسوايى كشيده شوند .
در آن زمان شريف، عدل و داد و نيكى در شرق و غرب هستى برپا مىشود؛ چنان كه خداوند در قرآن به اين موضوع امر فرموده است .
همچنين ، بندگان خداوند ، توانگر و پر روزى خواهند شد، و هر چه براى زندگى مادى و نيز اُمور آخرتشان نياز دارند ، براىشان فراهم خواهد بود .
در آن روزگار ، حقيقت و راستى به جايگاه ارزشمند و شايسته خود مى رسد ، و آيين رهايى بخش اسلام نيز - با وجود از بين رفتنش - دوباره برمى گردد و از نو مطرح مى شود ؛ بدين سان ، مسلمانان ، اسلام تازه را اختيار مى كنند ، و در اين روزگار است كه حكومت زمين به طور كامل در اختيار نمايندگان الهى قرار مى گيرد . خوشا به حال اهل آن روزگار ؛ خوشا به حالشان .
بار الها ؛ در ظهورش شتاب فرما ، و كار قيام او را آسان گردان ، و ما را از كسانى قرار بده كه در زير خيمه گاههاى حكومت او درآيند ، و به شرف ديدار او و دوستانش نايل مى شوند ، و پيش روى او به مبارزه مى پردازند و دشمنان او را مى كشند و خود نيز كشته مى شوند تا فرمان او بلندمرتبه شود و آيين او قدرتمند گردد به حقّ محمّد و آل و عترتش ، كه درودهاى الهى نثارشان باد .(29)
28) مفتاح الفلاح : 498 ، المصباح : 194 (با اندكى تفاوت) .
29) مفتاح الفلاح : 502 .
بازديد امروز : 51589
بازديد ديروز : 103604
بازديد کل : 143770321
|