*******************************
15 ذی الحجّه هلاکت يحيی بن اکثم ، نديم مأمون الرشيد لعنة الله عليه و قاضی بصره ، سال ۲۴۲ هـ ق
*******************************
سوال یحیی بن اکثم از امام هادی علیه السلام
و به سند معتبر منقول است كه يحيى بن اكثم قاضى سؤال كرد: آيا سليمان عليه السلام محتاج بود به علم آصف بن برخيا؟
حضرت امام على نقى عليه السلام فرمود: آن كسى كه علمى از كتاب نزد او بود آصف بن برخيا بود، و سليمان عاجز نبود از دانستن آنچه آصف مى دانست و ليكن مى خواست فضيلت آصف را بر جنّيان و آدميان ظاهر گرداند كه بدانند آصف بعد از او حجّت خدا و خليفه او خواهد بود، وآن علم آصف از علومى بود كه سليمان عليه السلام به او سپرده بود به امر خدا و ليكن خدا خواست كه علم او ظاهر شود تا در امامت او اختلاف نكنند، چنانچه در حيات داود عليه السلام سليمان را حكم خود آموخت تا امامت و پيغمبرى او را بعد از داود بدانند از براى تأكيد حجّت بر خلق.
و به سند حسن منقول است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: چگونه انكار مى كنند گفته اميرالمؤمنين عليه السلام را كه فرمود: اگر خواهم مى توانم اين پاى خود را بردارم و بر سينه معاويه بزنم در شام كه او را از تختش سرنگون سازم، و انكار مى كنند اين را كه آصف وصىّ سليمان به يك چشم زدن تخت بلقيس را گرفت و به نزد سليمان عليه السلام حاضر گردانيد؟ آيا پيغمبرِ ما بهترين پيغمبران نيست و وصىّ او بهترين اوصيا نيست؟ آيا وصىّ پيغمبر ما را كمتر از وصىّ سليمان مى دانند؟ خدا حكم كند ميا ما و ميان آنها كه انكار حقّ ما مى كنند و فضيلت ما را منكر مى شوند.(1)
1) حياة القلوب (تاريخ پيامبران): 2/ 999.
منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص228
بازديد امروز : 17359
بازديد ديروز : 36692
بازديد کل : 131693473
|