امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
کتابت دعاي صباح به دست مبارک حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام

کتابت دعاي صباح به دست مبارک حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام

-------------------------------------------------------------------------------------

يازدهم ذيحجّه ، کتابت دعاي صباح به دست مبارک حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ،

که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله تعليم فرمودند ، سال ۲۵ هـ ق

------------------------------------------------------------------------------------

 

دعاى صباح

دعاى صباح از دعاهاى بسيار مهمّى است كه حضرت امام رضا عليه السلام فرموده ‏اند حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آن را مى‏ خواندند و پس از خواندن آن، دعاى ديگرى را -كه در صحيفهٔ رضويه بعد از دعاى صباح نقل شده  – مى ‏خواندند:

   بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

   أَللَّهُمَّ يا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَسَرَّجَ قِطَعَ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ ‏بِغَياهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَأَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوَّارِ في مَقاديرِ تَبَرُّجِهِ، وَشَعْشَعَ‏ ضِيآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ.

   يا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ، وَجَلَّ عَنْ ‏مُلآئَمَةِ كَيْفِيَّاتِهِ، يا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ، وَبَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ ‏الْعُيُونِ، وَعَلِمَ بِما كانَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ.

   يا مَنْ أَرْقَدَني في مِهادِ أَمْنِهِ وَأَمانِهِ، وَأَيْقَظَني إِلى ما مَنَحَني بِهِ مِنْ ‏مِنَنِهِ وَإِحْسانِهِ، وَكَفَّ أَكُفَّ السُّوءِ عَنّي بِيَدِهِ وَسُلْطانِهِ (وَقُدْرَتِهِ).

   صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى الدَّليلِ إِلَيْكَ فِي اللَّيْلِ الْأَلْيَلِ، وَالْمُتَمَسِّكِ (وَالْماسِكِ) مِنْ أَسْبابِكَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الْأَطْوَلِ، وَالنَّاصِعِ الْحَسَبِ في ذَرْوَةِ الْكاهِلِ‏الْأَعْبَلِ، وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحاليفِها فِي الزَّمَنِ الْأَوَّلِ، وَعَلى آلِهِ ‏الْأَبْرارِ الطَّيِّبينَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ.

   وَافْتَحِ اللَّهُمَّ لَنا مَصاريعَ الصَّباحِ بِمَفاتيحِ الرَّحْمَةِ وَالْفَلاحِ، وَأَلْبِسْنَا اللَّهُمَّ مِنْ أَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدايَةِ وَالصَّلاحِ.

   وَأَغْرِسِ اللَّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ في شِرْبِ جَناني يَنابيعَ الْخُشُوعِ، وَأَجْرِ اللَّهُمّ لِهَيْبَتِكَ اماقي زَفَراتِ الدُّمُوعِ، وَأَدِّبِ اللَّهُمَّ نَزْقَ الْخُرْقِ مِنّي بِأَزِمَّةِ الْقُنُوعِ.

   إِلهي إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِي الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفيقِ، فَمَنِ السَّالِكُ بي ‏إِلَيْكَ في واضِحِ الطَّريقِ، وَإِنْ أَسْلَمَتْني أَناتُكَ لِقآئِدِ الْأَمَلِ وَالْمُنى، فَمَنِ‏الْمُقيلُ عَثَراتي مِنْ كَبَواتِ الْهَوى، وَإِنْ خَذَلَني نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِالنَّفْسِ وَالشَّيْطانِ فَقَدْ وَكَلَني خِذْلانُكَ إِلى حَيْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ.

   إِلهي أَتَرانى ما أَتَيْتُكَ إِلّا مِنْ حَيْثُ الْامالِ أَمْ عَلِقْتُ بِأَطْرافِ حِبالِكَ‏إِلّا حينَ باعَدَتْني ذُنُوبي عَنْ دارِ الْوِصالِ، فَبِئْسَ الْمَطِيَّةُ الَّتِي امْتَطَتْ‏نَفْسي مِنْ هَواها، فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَمُناها، وَتَبّاً لَهالِجُرْأَتِها عَلى سَيِّدِها وَمَوْليها.

   إِلهي قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِكَ بِيَدِ رَجآئي، وَهَرَبْتُ إِلَيْكَ لاجِياً مِنْ فَرْطِأَ هْوآئي، وَعَلَّقْتُ بِأَطْرافِ حِبالِكَ أَنامِلَ وَلآئي، فَاصْفَحِ اللَّهُمَّ عَمَّا كُنْتُ ‏أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلي وَخَطآئي.

   وَأَقِلْنِيَ اللَّهُمَّ مِنْ صَرْعَةِ ذاتي، فَإِنَّكَ سَيِّدي وَمَوْلايَ وَمُعْتَمَدي ‏وَرَجآئي، وَأَنْتَ غايَةُ مَطْلُوبي وَمُنايَ في مُنْقَلَبي وَمَثْوايَ.

   إِلهي كَيْفَ تَطْرُدُ مِسْكينَانِ الْتَجَأَ إِلَيْكَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً، أَمْ كَيْفَ‏ تُخَيِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلى جَنابِكَ ساعِياً، أَمْ كَيْفَ تَرُدُّ ظَمْاناً وَرَدَ عَلى ‏حِياضِكَ شارِباً، كَلّا وَحِياضُكَ مُتْرَعَةٌ في ضَنْكِ الْمُحُولِ، وَبابُكَ مَفْتُوحٌ ‏لِلطَّلَبِ وَالْوُغُولِ، وَأَنْتَ غايَةُ الْمَسْئُولِ وَنِهايَةُ الْمَأْمُولِ.

   إِلهي هذِهِ أَزِمَّةُ نَفْسي قَدْ عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِيَّتِكَ، وَهذِهِ أَعْبآءُ ذُنُوبي ‏دَرَأْتُها بِعَفْوِكَ وَرَأْفَتِكَ وَرَحْمَتِكَ، وَهذِهِ أَهْوآئِيَ الْمُضِلَّةُ وَكَلْتُها إِلى ‏جَنابِ لُطْفِكَ وَرَأْفَتِكَ. أَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ.

   فَاجْعَلِ (اللَّهُمَّ) صَباحي هذا نازِلاً عَلَيَّ بِضِيآءِ الْهُدى وَبِالسَّلامَةِ وَالْعافِيَةِ فِي الدّينِ وَالدُّنْيا وَالْاخِرَةِ، وَمَسآئي جُنَّةً مِنْ كَيْدِ الْأَعْدآءِ، وَوِقايَةً مِنْ مُرْدِياتِ الْهَوى.

   فَإِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ، «تُؤْتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشآءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ ‏تَشآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ‏ءٍقَديرٌ × تُولِجُ اللَّيْلَ فِى النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ ‏الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»(4).

   لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ مَنْ ذا يَعْرِفُ قُدْرَتَكَ ‏فَلايَخافُكَ، وَمَنْ ذا يَعْلَمُ ما أَنْتَ فَلايَهابُكَ، أَلَّفْتَ بِقُدْرَتِكَ الْفِرَقَ، وَفَلَقْتَ بِرَحْمَتِكَ الْفَلَقَ، وَأَنَرْتَ بِكَرَمِكَ دَياجِيَ الْغَسَقِ، وَأَنْهَرْتَ الْمِياهَ ‏مِنَ الصُّمِّ الصَّياخيدِ عَذْباً وَاُجاجاً، وَأَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ مآءً ثَجَّاجاً، وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لِلْبَرِيَّةِ سِراجاً وَهَّاجاً مِنْ غَيْرِ أَنْ تُمارِسَ فيمَا ‏ابْتَدَأْتَ بِهِ لُغُوباً وَلا عِلاجاً.

   فَيا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ، وَقَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنآءِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ الْأَتْقِيآءِ، (أَهْلِكْ أَعْدآئي،) وَاسْتَمِعْ نِدآئي، وَاسْتَجِبْ‏ دُعآئي، وَحَقِّقْ بِفَضْلِكَ أَمَلي وَرَجآئي.

   يا خَيْرَ مَنْ دُعِيَ لِكَشْفِ الضُّرِّ، وَالْمَأْمُولِ لِكُلِّ عُسْرٍ وَيُسْرٍ، يا سَيِّدي ‏بِكَ أَنْزَلْتُ حاجَتَي فَلاتَرُدَّني مِنْ سَنِيِّ مَواهِبِكَ خآئِباً، يا كَريمُ، ياكَريمُ، يا كَريمُ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ أَجْمَعينَ.(5)

بنام خداوند بخشنده مهربان

خداوندا؛ اى كسى كه بيرون كشيده زبان صبحدم را با گفتار روشن و گويايش، و پراكنده نموده پاره ‏هاى شب تار را با تاريكى شديد سرگردانش، و استوار داشته چرخ گردون را در اندازه ‏هاى برج‏ها و گردش‏هاى آن، و پرتوافكن ساخته تابش خورشيد را با روشنائى فروزان آن. اى كسى كه راهنمائى كرده بر وجود خود با ذات خود، و پاك و منزّه است از هم‏جنس بودن و شباهت داشتن با آفريدگانش، و برتر است از برخوردارى كيفيّات و چگونگى‏هايش، اى كسى كه نزديك است به آنچه گمان‏ها به آن خطور كند، و از ديدار ديدگان دور، و دانا است به آنچه وجود دارد پيش از آنكه به وجود آمده باشد، اى كسى كه خوابانيد در گهواره‏ امن و امانش، و بيدار كرد مرا براى بهره‏ مند شدن از آنچه عطا كرده به من از الطاف و احسانش، و بازداشت پنجه ‏هاى بدى را از من با قدرت و سلطنتش.

خداوندا؛ درود فرست بر آن دليل و راهنماى به سوى تو در شب تار، و آنكه تمسّك جسته از ميان وسائلت به بلندترين ريسمان شرافت، و آنكه دودمان و نژاد خالص و پاكيزه ‏اش در بالاترين درخشندگى است، و آنكه در لغزشگاهها ثابت‏قدم و استوار بود در زمان‏هاى پيشين (جاهليّت) با همه پرتگاههاى آن، تحيّت و درود بر آل پاك او كه برگزيدگان و نيكوكارانند.

خداوندا؛ درهاى‏ صبح را با كليدهاى رحمت و رستگارى به روى ما بگشا، و ما را از بهترين جامه ‏ها و خلعت‏ هاى هدايت و درستكارى بپوشان. و بنشان - خداوندا؛ - به عظمتت در جويبار دلم چشمه ‏هاى خشوع و فروتنى را، و در برابر هيبت خويش - خداوندا؛ - از گوشه ‏هاى چشمم قطرات اشك را جارى كن، و ادب كن.

خداوندا؛ شتابزدگى و نرمى نكردن مرا با مهار قناعت (كه به خاطر حكّام دنيا خود را به پستى نياندازم). بارالها؛ اگربا توفيق نيكو پيشى نگرفته بود مرا رحمت و مهربانى ‏ات، چه كسى مرا به سوى تو در راه روشن مى‏ راند؟ و اگر مهلت ‏دادنت مرا به ره رو آرزوها و خواهش‏ها واگذار مى ‏نمود، چه كسى لغزش‏هاى مرا كه از سرنگونى مركب هوى و هوس پيدا مى‏ شد جبران مى‏ كرد؟ و اگر رها مى‏ كرد مرا يارى تو هنگام نبرد با نفس و شيطان، به راستى يارى ‏نكردنت مرا به رنج و نااميدى مى ‏افكند.

بارالها؛ مى‏ بينى و مى‏ دانى كه به درگاهت نيامده ‏ام مگر به خاطر آرزوهائى كه دارم و به رشته‏ هاى ريسمانت چنگ نزده ‏ام مگر هنگامى كه گناهانم مرا از محلّ وصال و پيوند با تو دور كرد، پس بد مركبى است مركبى كه نفس من از روى خواهش‏هاى خود سوار گشته، و واى إِلهي‏ بر او كه گمان‏ها و تمنّاهايش برايش جلوه كرده، و نابود باد كه بر سرور و مولاى خود جرأت پيدا كرده است.

بارالها؛ درِ رحمتت را با دست اميدم كوبيدم، و به سوى تو گريختم در حالى‏كه از زياده روى هواها و هوس‏ هايم به تو پناهنده گشته ‏ام، و به رشته‏ هاى ريسمانت با انگشتان ولا و دوستى چنگ زده ‏ام.

پس خداوندا؛ بگذر از لغزش‏ها و خطاهائى كه مرتكب شده ‏ام و - خداوندا؛ - از زمين خوردن و تباه ‏شدن مرا نگهدارى و دستگيرى كن، كه تو سرور من و مولا و تكيه‏ گاه و اميد من هستى و تو نهايت‏ مقصود و آرزوى منى در دنيا و آخرت.

بارالها؛ چگونه از درگاهت مى‏ رانى مسكين بيچاره ‏اى را كه از گناهان گريخته و به تو پناهنده گشته؟ يا چگونه محروم مى ‏سازى كسى را كه خواستار رشد و هدايت است و شتابان آهنگ آستان تو نموده؟ يا چگونه دور مى‏ كنى تشنه ‏اى را كه بر چشمه ‏هاى پرآبت وارد گشته‏ تا جرعه‏ اى بياشامد؟ نه؛ هرگز چنين نيست و حوض‏ هاى تو پرآب است در شدّت خشكسالى وبى ‏آبى، و درگاه تو گشوده و باز است براى درآمدن و درخواست كردن، و تو انتهاى خواسته خواستاران و نهايت آمال آرزومندان هستى.

بارالها؛ اين زمان نفس من است كه آن را با مهار مشيّت تو پاى‏بند كرده ‏ام، و اين بار گران گناهان من است كه به پاى عفو و مهربانى و رحمتت افكنده ‏ام، و اين هواها و هوس‏هاى گمراه‏ كننده من است كه به ساحت لطف و رأفت تو سپرده و واگذار كرده ‏ام.

خداوندا؛ پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد. پس قرار ده (خداوندا؛) اين بامدادم را فرودآينده بر من با روشنى هدايت و سلامت و عافيت در دين و دنيا و آخرت، و شبم را سپرى از مكر و حيله دشمنان، و پناهگاهى از پرتگاههاى هواها و آرزوهاى نفسانى گردان، كه براستى تو بر آنچه بخواهى توانائى، «فرمانروائى را به هر كس خواهى مى‏ دهى، و از هر كس خواهى مى‏ گيرى، هر كس را بخواهى عزيز مى‏ گردانى و هر كس را بخواهى خوار مى‏ كنى، خير و خوبى تنها در دست تو است كه تو بر هر چيز توانائى ×  شب را در روز و روز را در شب وارد مى ‏كنى، و زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مى‏ كنى، و هر كس را خواهى بدون حساب روزى مى‏ دهى».

معبودى جز تو نيست، پاك و منزّهى خداوندا؛ و من به ستايش تو مشغولم، چه كسى قدرت تو را شناخت و از تو بيمناك نگرديد؟ و چه كسى دانست كه تو كيستى و مرعوب هيبت تو نشد؟ ‏با قدرت خويش پراكندگى‏ ها و جدائى‏ها را گرد آورده و پيوند داده ‏اى، و به رحمتت سپيده ‏دم صبح را شكافته ‏اى، و به بزرگواريت تاريكى‏ هاى شب تار را روشن ساخته ‏اى، و آب‏هاى شيرين و شور را از دل سنگ‏هاى سخت و محكم روان كرده ‏اى، و از ابرهاى فشرده آب فراوان و پياپى را فرو فرستاده ‏اى، و خورشيد و ماه را براى مردم چراغى فروزنده قرار داده ‏اى، بدون اينكه در آنچه پديدآورده ‏اى خسته و درمانده شوى براى علاج و درمان كوشش كنى، پس اى كسى كه يكتا و يگانه است به عزّت و جاودانگى، و بندگانش را به مرگ و نابودى مقهور ساخته، بر محمّد و آل پرهيزكارش درود فرست، (دشمنانم را نابود گردان،) و صداى مرا بشنو، و دعايم را به اجابت برسان، و به فضل و كرمت آرزو و اميد مرا محقّق ساز.

اى بهترين كسى كه براى برطرف نمودن بيچارگى خوانده شده، و در هر دشوارى و آسانى مايه اميد و آرزو است، اى سرور من؛ حاجتم را به تو عرضه داشته ‏ام پس مرا از بخشش‏هاى ارزشمندت محروم بازمگردان، اى كريم؛ اى بزرگوار؛ اى بخشنده، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان، و درود خداوند بر  محمّد و آل پاك و همه خاندان پاك و پاكيزه او باد.

---------------------------------------

4) سوره آل عمران، آيه 26 و 27.

5) مجموعة الأدعية (مخطوط): 10.

منبع : صحيفهٔ رضويه : 412

 

 

 

 

بازدید : 7441
بازديد امروز : 18288
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 127585318
بازديد کل : 88864678