(5)
مناظرۀ مرحوم شیخ مفید با قاضی ابوبکر باقلانی
در مجالس قاضى نوّر اللَّه مرقده است كه از جمله علماى اهل خلاف كه در دست شيخ مفيد عاجز و مبهوت و پايمال بودند قاضى ابوبكر باقلانى است كه روزى در مناظره شيخ چون مرغ رميده از شاخى به شاخى مى پريد و مانند غريق به جان رسيده از حشيشى به حشيشى متشبّث و متوسّل مى گرديد و چون شيخ راه پرداز او را بست و وسائل او را درهم شكست باقلانى خواست كه شيخ را خوش آمدى گويد كه موجب تسكين شيخ شده در الزام مبالغه و استقصا ننمايد و او را در نظر حاضران شرمنده و رسوا نسازد لاجرم اعتراف به قدرت شيخ در فنون علم نموده گفت: ألك في كلّ قدر مغرفة يعنى آيا تو را در هر ديگى كفگيرى است شيخ در جواب فرمود: نعم ما تمثّلت بأدوات أبيك يعنى خوب كردى كه به ديگ و كفگير كه از ادوات پدر باقلاپز تو است تمثيل نمودى باقلانى ملزم شده خجل گرديد و اهل مجلس بر او بخنديدند.(831)
______________________________________
831) قصص العلماء : 399، گلزار اكبرى: 530.
منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص 673
بازديد امروز : 16910
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 88863300
|