(3)
علّت تبعيّت از اميرالمؤمنين عليه السلام
در حقيقت اين اوّلين بارى بود كه توده مردم به صورتى خودانگيخته و به داعيه بيعت با شايسته ترين شخص، با فردى بيعت مىكردند. عمر و عثمان با وصيّت خليفه هاى قبلى به قدرت رسيدند و در مورد ابوبكر هم مسأله همچون مورد علىّ بن ابى طالب عليه السلام نبود. عدّه اى معدود در ابتدا با او بيعت كردند و حوادثى كه با سرعت به وقوع پيوست - كه ناشى از رقابتهاى پنهان و آشكار بين مهاجرين و انصار و بين اوس و خزرج و نيز تهديدهاى خارجى بود - موجب شد تا موقعيّت او تثبيت شود.
شايد به همين علّت بود كه بعدها عمر در مناسبتهاى مختلف مى گفت: «بيعت با ابوبكر اقدامى ناگهانى و بدون تأمّل بود كه خداوند مسلمانان را از شرّ آن حفظ كرد. پس بكشيد كسى را كه بخواهد بدان بازگردد».(1312)
آن حضرت در بدترين شرايط ممكن قدرت را به دست گرفت و مجبور به تحمّل مشكلاتى شد كه خود در خلق آن كوچك ترين سهمى نداشت. اصولاً هجوم مردم براى بيعت با آن حضرت، عمدتاً براى آن بود تا اين مشكلات حل شود. از نظر آنان تنها كسى كه قدرت و قابليّت حلّ معضلات را داشت آن حضرت بود. اغلب قريب به اتّفاق بيعت كنندگان چنين خواسته اى داشتند.(1313)
تعداد كسانى كه به داعيه صلاحيّت ذاتى آن حضرت براى احراز منصب خلافت و تبعيّت از وصيّت پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم بيعت كردند اندك بود. اگرچه بعدها آن حضرت با كمك همين گروه اندك توانست بر مشكلات فائق آيد.(1314)
1312) اين جمله معروفى است كه از عمر در مناسبتهاى مختلف نقل شده است، ر.ك: تجريد الإعتقاد: 245 و شرح ابن ابى الحديد: 26/2.
1313) كسانى كه با على عليه السلام بيعت كردند بدان علّت بود كه او را شايسته ترين مسلمانان براى احراز مقام خلافت مى دانستند. چنان كه مسلمانان سابق هم به شايستگى بيشتر ابوبكر معتقد بودند و لذا انتخابش كردند و بعد از او عمر وسپس عثمان را 220، اسلام بلا مذاهب: 110.
1314) زمينه هاى تفكّر سياسى در قلمرو تشيّع و تسنّن: 98.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 6712
بازديد ديروز : 32446
بازديد کل : 89363597
|