امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(4) پيشگويى ديگر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام درباره زوال بنى ‏اميّه‏

(4)

پيشگويى ديگر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام

 درباره زوال بنى ‏اميّه‏

ابن ابى الحديد مى ‏نويسد: حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در يك پيشگويى ديگر درباره فرجام ننگين بنى ‏اميّه مى ‏فرمايند:

إنّ لبني اميّة مِرْوداً يجرون فيه، ولو قد اختلفوا فيما بينهم، ثمّ لو كادتهم الضباع لغلبتهم.

همانا بنى اميّه را روزگار و مهلتى است كه در آن مى ‏تازند و هر گاه ميان خود اختلاف كنند اگر كفتارها بر ايشان كيد و مكر كنند، بر آنان چيره خواهند شد.

قال الرضي رحمه اللَّه تعالى: وهذا من افصح الكلام وأغربه، والمِرْوَدُ هاهنا مِفعل من الأرواد، وهو الإمهال والإنظار، فكأنّه عليه السلام شبّه المهلة الّتي هم فيها بالمضمار الّذي يجرون فيه إلى الغاية، فإذا بلغوا منقطعها انْتَفضَ نظامهم بعدها.

سيّد رضى - كه خدايش رحمت كند - مى‏ گويد: اين از فصيح ‏ترين و غريب ‏ترين سخنان است، كلمه مِرود در اين‏ جا از مصدر ارواد است به معنى مهلت و روزگار دادن، گويى امام عليه السلام مهلتى را كه آنان دارند به جايگاه مسابقه تشبيه فرموده است كه تا پايان آن مى‏ تازند و چون به پايان آن برسند نظام ايشان گسيخته مى‏ شود.

ابن ابى الحديد در شرح اين سخن مى ‏گويد: اين كلمه خبر دادن صريح از امور غيبى است؛ زيرا بنى ‏اميّه تا هنگامى كه ميان ايشان اختلافى نبود پادشاهى ايشان منظّم بود. جنگ‏ هاى ايشان هم با افراد ديگر بود. نظير جنگ معاويه در صفين، جنگ‏هاى يزيد بن معاويه با اهل مدينه و با ابن زبير در مكّه، جنگ مروان با ضحّاك، جنگ عبدالملك با ابن اشعث و ابن زبير، جنگ يزيد بن عبدالملك با بنى ‏مهلب و جنگ هشام با زيد بن على.

و همين كه وليد بن يزيد به حكومت رسيد و پسرعمويش يزيد بن وليد بر او خروج كرد و او را كشت، ميان خود بنى‏ اميّه اختلاف افتاد و وعده فرا رسيد و آن ‏كس كه به آن وعده داده بود راست گفته بود كه از هنگام كشته شدن وليد، داعيان بنى‏ عبّاس در خراسان شروع به دعوت كردند.

مروان بن محمّد از جزيره به طلب خلافت آمد و ابراهيم بن وليد را خلع كرد و گروهى از بنى ‏اميّه را كشت، در نتيجه كار كشور و پادشاهى مضطرب شد و پراكنده گرديد و دولت هاشميان رو آمد و نمو يافت و پادشاهى بنى‏ اميّه زوال پذيرفت و زوال پادشاهى ايشان به دست ابومسلم صورت گرفت كه خود در آغاز كار ناتوان ‏تر و بينوا و درويش ‏ترِ مردمان بود و در همين موضوع مصداق گفتار اميرالمؤمنين على عليه السلام آشكار شد كه فرموده است:

اگر كفتارها با آنان مكر بورزند، بر ايشان چيره مى‏ شوند.(1)


( 1). جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 8/ 272.چ

 

منبع: معاويه، ج 1  ص: 221
 

 

 

بازدید : 1586
بازديد امروز : 10853
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 128838998
بازديد کل : 89509476