امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(1) خراب کردن عمر بن عبدالعزيز خانه حضرت ام سلمه و سایر همسران رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را

(1)

خراب کردن عمر بن عبدالعزيز خانه حضرت ام سلمه و سایر

همسران رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را

گريه مردم براى خراب كردن خانه‏ هاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم :

   واقدى از عبداللَّه بن زيد هُذَلى نقل مى ‏كند كه مى ‏گفته است: من خانه‏ هاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را در آن موقع كه به فرمان عمر بن عبدالعزيز ويران كردند ديدم، ديوار حياطها از خشت خام بود و هر حياط داراى حجره‏ هايى بود از چوب و شاخ خرما كه ميان آن‏ها را گل ‏اندود كرده بودند، شمردم نه ‏حجره بود كه در فاصله خانه عايشه و در مسجد كه به باب النبىّ معروف است و تا محلّ خانه اسماء دختر حسن بن عبداللَّه بن عبيداللَّه بن عبّاس قرار داشت.

ضمناً متوجّه شدم كه حياط و حجره امّ سلمه  رضي اللَّه عنها از خشت خام است، از پسرش علّت آن را پرسيدم، گفت: هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به جنگ دَوْمَة رفته بودند، امّ سلمه  حجره خود را با خشت خام بنا كرد و چون رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم برگشتند متوجّه آن شدند و نخست به خانه امّ سلمه  آمدند و فرمودند: اين بناچيست؟

امّ سلمه  گفت: اى رسول خدا؛ خواستم از ديد مردم محفوظ باشم.

فرمودند: اى امّ سلمه ؛ بدترين چيزى كه اموال مسلمانان در آن راه خرج شود، ساختمان است.

واقدى مى ‏گويد: اين حديث را براى معاذ بن محمّد انصارى گفتم، گفت: من از عطاء خراسانى در حضور عمر بن ابوانس در فاصله ميان قبر و منبر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مى‏ گفت: حجره‏ هاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه از شاخ خرما درست شده و بر درهاى آن پرده‏ هاى مويين سياه بود، و نامه ‏وليد بن عبدالملك رسيد كه دستور داده بود حجره‏ هاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم ضميمه مسجد شود، و من هرگز به اندازه آن روز گريه‏ كننده نديده‏ ام.

عطاء مى‏ گويد: از سعيد بن مسيّب شنيدم كه مى‏ گفت: به خدا سوگند؛ سخت دوست مى ‏داشتم كه آن حجره‏ ها را به همان حال باقى نگه دارند تا آنكه مردم‏ مدينه و هر كس كه به آن شهر مى ‏آيد ببينند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در زندگى خود به چه مقدار كفايت فرموده است و موجب شود كه مردم از مال ‏اندوزى و فخرفروشى دست بردارند و به زهد گرايند.

معاذ مى‏ گويد: پس از آنكه عطاء خراسانى سخن خود را تمام كرد، عمر بن ابوانس گفت: چهار خانه از آن‏ها با خشت خام ساخته شده بود و حجره‏ هايى از چوب‏ خرما داشت و پنج خانه فقط با چوب گل ‏اندود بود و حجره‏ اى نداشت و بر در آن‏ها پرده مويين آويخته بود.

گويد: من پرده را اندازه گرفتم سه ذراع طول و يك ذراع و يك وجب بلكه كمتر از يك وجب عرض، امّا آنچه كه در مورد گريه مردم گفتى من در مجلسى كه‏ گروهى از پسران اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از جمله ابوسَلَمَة بن عبدالرحمن بن عَوْف و ابوامامة بن سهل بن حُنَيف و خارجِة بن زيد بن ثابت بودند حضورداشتم و آنان آن ‏قدر گريستند كه ريشهايشان خيس شد و ابوامامه مى‏ گفت: اى كاش؛ اين خانه ‏ها را به حال خود مى‏ گذاشتند و خراب نمى‏ كردند تا شايد مردم ‏در ساختمان كردن كوتاه مى‏ آمدند و مى ‏ديدند خداوند براى پيامبر خود چه مقدار بهره دنيايى قرار داده است با آنكه كليدهاى گنج‏هاى جهان همه در دست آن ‏حضرت بوده است.(764)


746) بحار ج 102 ص 293.

 

منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص592

 

 

بازدید : 1718
بازديد امروز : 6524
بازديد ديروز : 45443
بازديد کل : 128482029
بازديد کل : 89330964