(6)

نامه حضرت امّ سلمه به معاویه

راجع به مسئله سبّ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام

   وقتى سعد وقّاص بر معاويه وارد شد گفت: درود بر تو اى پادشاه! معاويه گفت: ابواسحاق؛ چه مى‏شد اگر مى‏ گفتى اميرالمؤمنين؟

   معاويه طىّ حكمى به كارگزارنش نوشت: دقّت كنيد نام هر كس را كه ثابت شد دوستدار على و اهل بيت اوست، از دفتر پرداخت بيت المال حذف كنيد و حقّش را نپردازيد و به كسانى كه از او فرمانبردارى مى كردند دستور داد روايات مربوط به ‏فضايل على ‏عليه السلام و شيعيانش را نقل نكنند، بلكه پا فراتر نهاد و فرمانروايانش را موظّف ‏نمود على و طرفدارانش را بر فراز منابر لعن و ناسزا گويند.

   امّ سلمه  در اين خصوص به معاويه نوشت: شما به دليل اين‏ كه على ودوستدارانش را ناسزا مى ‏گوييد در حقيقت خدا و رسول او را ناسزا مى ‏گوييد، من‏ شهادت مى‏ دهم كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم على را دوست داشت.

   همين كه دنيا به كام معاويه گشت بدو گفته شد: رسيدى به آن‏چه كه رسيدى، بيا ودست از اين مرد (على ‏عليه السلام) بردار.

   پاسخ داد: نه به خدا سوگند؛ دست بر نمى ‏دارم، تا بر اين سنّت، خردسالان بزرگ‏ و بزرگسالان سالخورده شوند.(612)

---

612) پيشواى علم و معرفت: 69.

 

منبع: معاویه ج ... ص ...