امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(9) اندرز امّ سلمه به عثمان

(9)

اندرز امّ سلمه به عثمان

   در خبر است كه چون مردم بر عثمان بن عفّان بشوريدند، امّ سلمه  رضى اللَّه عنها او را اندرزى فرستاد. امّ سلمه  گفت: اى فرزند؛ چيست كه مى ‏بينم رعيّت تو را از تو رمان ‏و از پهلوى تو گريزان و بدگويان عطف عنان(1857) مكن از راهى  كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم ‏رفت و آن طريق را پسنديده مى‏ داشت و آتشى را برميفروز كه او فرو نشانيد، چنان ‏كار كن كه رفيقان تو ابوبكر و عمر كردند و امور ملازمت و مواظبت داشتند و از ستم ‏پرهيز مى‏ جستند، حقّ مادرى اين بود كه بر تو عرضه دارم و حكم فرمود كه اكنون بر تست كه اطاعت كنى و طريق بى ‏فرمانى نسپارى.

   در جواب اين مكتوب، عثمان به امّ سلمه  نوشت كه: آنچه گفتى شنيدم و محفوظ داشتم و بدانچه وصيّت فرمودى پذيرا شدم لكن مرا نيز بر تو حقّى است كه از در انصاف در امر من نگران باشى، همانا اين جماعت كه بر من بيرون شده ‏اند از اراذل ‏ناس و سفلگان مردمان ‏اند، با ايشان از در خشوع بيرون شدم و اضطراراً از چپ و راست دل ايشان را بازجستم و بنمودم حق را با ايشان كه طريق رحمان است و مكشوف داشتم راه باطل را كه شيوه شيطان است و ايشان را دست بازداشتم تا بيرون ‏قيود و حدود هرچه خواهند كنند، و به آرزوى خويش طريق لهو و لعب سپارند.

   با اين‏همه گروه‏گروه بر من درآمدند آنان كه خاموش نشستند سكوت ايشان از حمله ديگران بر من صعب‏تر آمد، و آنان كه در امر من ساعى بودند حاضرين خود را به اعانت من بازداشتند و غايبين را به زيان من گماشتند و من در ميان ايشان هدف ‏زبان ‏هاى نكوهنده و دل‏هاى ناستوده و شمشيرهاى زدوده‏ ام عذرخواه من خداوند باد از جماعتى كه داناى ايشان نادان را نهى نمى‏ كند و عاقل ايشان سفيه را ردع و منع‏ نمى ‏فرمايد، خداوند مرا و ايشان را كافى است در روزى كه ايشان را اجازت سخن‏ كردن نيست تا سخنى بگويند و عذرى برتراشند.(1858)


1857) در مجمع «لاتعف» ضبط شده و معنى چنين است: ويران مكن راه و رسمى را كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم زنده داشت.

1858) ناسخ التواريخ خلفاء: 377/4.

 

منبع: معاویه ج ... ص ...

 

بازدید : 1597
بازديد امروز : 2415
بازديد ديروز : 45443
بازديد کل : 128473811
بازديد کل : 89326855