(5)

قدرت ولایی جناب سلمان

   در باب امر به معروف از مستدرك الوسائل از اختصاص شيخ مفيد روايت شده به سندش از عبّاس به حمزة شهرزورى از حضرت‏ صادق‏ عليه السلام كه: سلمان فارسى چيزى در ديگ طبخ مى‏ كرد پس ابوذر داخل شد. ديد كه ديگ افتاد و واژگون شد و چيزى از آن نريخت و سلمان ‏آن را برداشت و بر روى ديگپايه گذاشت. دفعه ديگر افتاد و از او چيزى نريخت. سينه ابوذر تنگ شد، پس رفت به خدمت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام وسلمان در عقب او رفت، پس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: يا اباعبداللَّه؛ إرفق بصاحبك.

   و از هدايه حسين بن حمدان حضينى روايت كرده كه: مقداد وارد شد بر سلمان ديد كه ديگى بر دو پايه گذارده و بدون حطب در جوش ‏است.

   مقداد تعجّب كرد، پس سلمان دو سنگ در زير ديگ انداخت آتش در آنها گرفت. مقداد گفت: هذا أعجب يا اباعبداللَّه. سلمان فرمود: تعجّب مكن، خداوند نفرموده است «وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ» (149)؟ سلمان فرمود: جوش ديگر را فرونشان، مقداد گفت: نمى ‏بينم چيزى كه جوش ديگ را به آن فرو نشانم.

   سلمان دست خود را برد در ميان ديگ و آن را حركت داد ديگ از جوش ايستاد. پس سلمان به دست خود در ظرفى ريخت و با مقداد ازآن خوردند، پس مقداد به خدمت حضرت رسول ‏صلى الله عليه وآله وسلم مشرّف شد و حكايت كرد؛ حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: سلمان اطاعت خدا ورسول ‏صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى كند، پس همه چيز اطاعت مى ‏كند او را و چيزى به او ضرر نمى رساند. پس سلمان به خدمت آن‏ حضرت رسيد فرمودند: إرفق يا سلمان بأخيك المقداد أرفق اللَّه بك.(150)

---

149) سوره...، آيه...

150) كبريت احمر في شرايط المنبر: 60.

 

        منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص 843