(18)
توضيح درباره روايت گذشته
نكته فقيهانه حديث ابوسعيد خدرى اين بود كه او به عمل صالح خود اشاره مى كند و مى گويد كه براى بناى مسجد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم لُبُن حمل مى كرد و منظور از لبن، آجر است. در حقيقت هر چيزى از خاك و مانند آن را به شكل مربع درآورى آن را به لبنه تبديل كرده اى كه جمع آن لُبُن مى شود، مانند سدره و سدر.
از اين بخش حديث رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم كه فرمود: «(عمار) آنان را به بهشت مى خواند و آنان او را به آتش» ثابت مى شود كه عمار، بر حق بود و مخالفان او بر باطل؛ و اينكه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «ويح» يعنى ترحّم كرد.
و در كتاب «مسلم» ار روايت خالد بن حارث آمده: ويس يا ياوس ابن سميّه يعنى ويح و هر دو واژه (ويس و ويح) از باب ترحم به كسى گفته مى شود كه در معرض ناراحتى و هلاكت و بلايى قرار گيرد كه استحقاق آن را ندارد. و واژه ويل به كسى گفته مى شود كه در بلايى كه استحقاق آن را داشته واقع شده است.
اصمعى گويد: الويل به معناى تقبيح و ويح به معناى ترحم و ويس براى كمتر از آن به كار مى رود.
سيبويه گويد: ويح براى بازداشتن كسى كه به كار مى رود كه در معرض هلاكت است و در آن نيفتاده است، امّا ويل براى كسى است كه در هلاكت افتاده است.
امام على عليه السلام به خاطر كشته شدن عمار با شمشير در صفين نوحه كرد، در حالى كه عمار به نود سالگى رسيده بود و على عليه السلام او را با لباسهايش دفن كرد و غسلش نداد چنان كه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره شهيدان همين گونه عمل مى كرد(1326).(1327)
1326) طبقات ابن سعد: 262/3.
1327) اعلام نصر مبين، در داورى ميان اهل صفين: 75.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 19056
بازديد ديروز : 18311
بازديد کل : 89473554
|