(5)
خوارج و حكميّت
ابن عبّاس درباره اميرالمؤمنين در آن روز، در پاسخ مردى كه از او پرسيد: آيا على عليه السلام مستقيماً در جنگ صفّين حضور داشت؟ مى گويد: به خدا سوگند؛ هيچ كس را نظير على عليه السلام نديده ام اينچنين جانش را به خطر اندازد. من ديدم على عليه السلام سربرهنه شمشير به دست حمله مى كرد و جنگجويانِ غرق در آهن و فولاد را به خاك مى انداخت.
بدين سان، مژده هاى پيروزى براى قهرمانِ هميشه پيروز، جلوه گر مى شد كه ناگهان سپاهيان شام به بهانه داورى كتاب خدا بين آنان، قرآنها را بر نيزه ها كردند وعلى عليه السلام كه قرآنها را برافراشته ديد، از ادامه نبرد خوددارى كرد و نيرنگ حكميّت و داورى با گزينش عمرو عاص از سوى معاويه به عنوان داور و نماينده و انتخاب ابوموسى اشعرى توسّط ياران على عليه السلام و حيله عمرو نسبت به ابوموسى، تحقّق يافت. عمرو با فريب ابوموسى گفت: هر يك از ما طرف خود را از خلافت خلع ومسأله خلافت را به عهده مسلمانان مى گذاريم تا هر كس را مى خواهند برگزينند. ابوموسى نيز پذيرفت آنگاه عمرو عاص ابوموسى را در سخن گفتن مقدّم داشت وابوموسى طرف خود على عليه السلام را خلع و آنگاه كه نوبت به عمرو رسيد، طرف خويش معاويه را تثبيت نمود!
گروهى از ياران على عليه السلام به دليل پذيرفتن داورى كه حقّ او بود، بر ضدّ امام قيام كردند. وى ناگزير با آنها جنگيد و در نهروان بر آنان پيروز شد و مسلمانان آنها را خوارج ناميدند. حضرت براى سركوبى لشكريان شام به بسيج سربازان خود پرداخت، امّا در بين لشكريان او آثار خستگى و بين سپاه معاويه آثار جذب وخريدارى نيرو پديدار گشت.
بدين سان، مسلمانان، به عنوان حزب على عليه السلام و حزب معاويه از يكديگر جدا شدند! و كسانى كه از آغاز ظهور اسلام با آن دمساز و اين آيين را مورد بررسى قرار داده و در راه آن ايثار كرده بودند، تلخى گفته اميرالمؤمنين عليه السلام را درك مى كردند كه فرمود: آن قدر روزگار، على عليه السلام را پايين آورد كه گفته شد، على و معاويه.(610)
610) پيشواى علم و معرفت: 60.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 3482
بازديد ديروز : 24593
بازديد کل : 89482573
|