(2)
عظمت امام عصر ارواحنا فداه در كلمات اهل بيت عليهم السلام
.... حضرت امير المؤمنين عليه السلام : پدرم فداى پسر بهترين كنيزان باد.
اين كلام را حضرت امير المؤمنين عليه السلام ديگر بار تكرار نموده اند و حارث همدانى آن را از حضرت امير مؤمنان عليه السلام نقل كرده است .
آن بزرگوار در اين روايت بيان فرموده اند كه پايان ظلم و ستمگرى ستمگران با شمشير انتقامى است كه در دست تواناى حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه مى باشد ، و فرموده اند: جام تلخ زهر را به كام همۀ ستمگران جهان فرو خواهد ريخت.
اكنون در دنبالۀ مطلب به كلام آن بزرگوار كه دل غمزدگان را شاد مى كند توجّه كنيد:
بأبي ابن خيرة الإماء - يعني القائم من ولده عليه السلام - يسومهم خسفاً ، ويسقيهم بكأس مصبرة ، ولايعطيهم إلّا السيف هرجاً .(153)
پدرم فداى پسر بهترين كنيزان باد - يعنى حضرت قائم كه از فرزندان آن حضرت است - خوارى و پستى و فرومايگى را بر آنان وارد مى سازد و با ظرفى كه از صبر ( دوايى بسيار تلخ ) پر است به آنان ( ستمگران ) مى خوراند و به آنان چيزى حواله نمى كند مگر شمشيرِ خونريز را .
آرى در آن روز است كه حكومت سقيفه نشينان و وارثان آنان به پايان مى رسد و جام تلخ زهر را همۀ آنها سر خواهند كشيد!
حضرت امير المؤمنين عليه السلام : آه ، چقدر مشتاقم او را ببينم!
اين كلام را حضرت امير المؤمنين عليه السلام پس از بيان فتنه ها و آشوبهاى آينده و ياد از خصلتهاى امام عصر ارواحنا فداه بيان نمودند :
هاه - وأومأ بيده إلى صدره - شوقاً إلى رؤيته .(155)
آه - و اشاره به سينۀ مبارك خود نمودند - چقدر مشتاقم او را ببينم !
زيرا آن بزرگوار با احاطۀ علمى كه بر همه چيز داشتند ، مى دانستند فتنه هايى كه سقيفه نشينان در سقيفه بذر آن را افشاندند، همچنان ادامه خواهد يافت و آتش آن سراسر گيتى را تا زمانهاى دور ، سياه خواهد نمود و سيه روزى و بدبختى را نصيب همۀ مردمان جهان خواهد كرد و اين ظلم و جنايت همچنان ادامه مى يابد تا آن روز كه منتقم آل محمّد حضرت امام عصر ارواحنا فداه همراه با سيصد و سيزده تن از شخصيّتهاى خودساخته، كه امر ولايت در جان و دل آنان ريشه دوانده است با تعدادى ديگر از مؤمنان از كنار خانه خدا قيام نمايند ، و انتقام همۀ مظلومين جهان را از همه ستمگران بگيرند .
اگر در روزِ تاريك سقيفه ياورانى از جان گذشته در كنار وجود مقدّس اوّل مظلوم عالم حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مى بودند ، دشمنان نمى توانستند خانۀ وحى را به آتش كشيده و ريسمان به گردن امير عالم هستى افكنده و چهره ماه را كبود كنند . حضرت امير المؤمنين عليه السلام در يكى از خطبه هاى خود مى فرمايند :
فنظرت فإذا ليس لي معين إلّا أهل بيتي فضننت بهم عن الموت ، وأغضيت على القذى ، وشربت على الشّجى ، وصبرت على أخذ الكظم ، وعلى أمرّ من طعم العلقم .
چون مخالفين ، خلافت را كه حقّ من بود غصب كردند ، ( در كار خويش ) انديشه كردم ؛ ديدم در آن هنگام به غير از اهل بيت خود ياورى ندارم ، راضى نشدم كه آنها كشته شوند ، و چشمى كه خاشاك در آن رفته بود بر هم نهادم ؛ با اين كه استخوان گلويم را گرفته بود ، جام تلخ را آشاميدم ؛ و خشم خود فرو خوردم و بر چيزهاى تلختر از طعم علقم (كه گياهى است بسيار تلخ) شكيبايى نمودم .(156)
آرى مظلومترين فرد جهان هستى پس از بيان همۀ ستمهائى كه بر او روا شده ، آنگاه كه از فتنه هاى آينده ياد مى كند و نام پايان دهندۀ همه ظلمها و ستمها را به زبان جارى مى سازد مى فرمايد:
آه، چقدر مشتاقم او را ببينم!
153) الغيبة مرحوم نعمانى : 229 .
154) بحار الأنوار : 121/51 .
155) بحار الأنوار : 115/51 .
156) نهج البلاغۀ فيض الإسلام : خطبۀ 26 ص 92 .
منبع: صحیفه مهدیه مترجم ص 99
بازديد امروز : 3409
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 89502031
|