امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(5) در سقیفه اجماعی وجود نداشت

(5)

در سقیفه اجماعی وجود نداشت

به فرض كه اجماع خيالى را بپذيريم و بگوييم مردم پس از پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم ابوبكر را به عنوان خليفه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برگزيدند. آيا اين ‏انتخاب آنان را خداوند پذيرفته و مورد قبول خداوند است يا چنين نيست و هيچ گاه خداوند بر انتخاب آنان صحّه نگذاشته و آن را مورد پذيرش خود قرار نداده است؟

اين سئوال بسيار مهمّ و پرنتيجه‏ اى است كه هوشمندان بايد كاملاً درباره آن و پاسخ آن بيانديشند و با رجوع به قرآن كريم كه مورد اتّفاق فريقين‏ است پاسخ قانع كننده آن را به صورت واضح و آشكار دريابند.

به اين جهت ما به قرآن كريم كه بيانگر دستورات خداوند بزرگ است رجوع مى ‏كنيم، زيرا در روايات به ما دستور داده شده است كه مشكلات‏ خود را با مراجعه به قرآن حلّ نموده و آن‏ها را برطرف سازيم.

اين مطلب نه تنها از نظر شيعيان مورد قبول مى ‏باشد بلكه اهل سنّت نيز آن را پذيرفته و هر دو فرقه، رواياتى را در اين باره در كتاب‏هاى خود نقل‏ نموده‏ اند كه به دليل اختصار اين كتاب از بيان آن‏ها خوددارى مى‏ كنيم و مى‏ گوييم:

با مراجعه به قرآن كريم و دقّت در پيرامون آياتى كه درباره مسأله امامت و خلافت نازل شده است ماهيّت مسأله انتخاب ابوبكر و خلافت او ازديدگاه قرآن كريم به صورت كاملاً واضح براى هوشمندانى كه جوياى حقايق هستند، روشن است.

پس از عمر سه روز تعيين خلافت به خاطر شورا به طول انجاميد با اين كه او شش نفر را تعيين كرده بود (تتمّة المنتهى: 12) كه پس از مرگش يكى ‏از آنها جانشين او گردد با شرايطى كه در تاريخ مذكور است.

ولى پس از رحلت پيامبر عاليقدر اسلام‏ صلى الله عليه وآله وسلم با اين كه به قول اهل سنّت آن حضرت كسى را تعيين نكرده بودند يك ساعته كار را تمام كرده و در سقيفه با ابوبكر بيعت كردند با اين كه بنى‏ هاشم و قريش - به جز سه نفر - و مهاجرين و بسيارى از انصار از آن خبر نداشتند.

در سقيفه حتّى به يك آيه از قرآن و يا يك روايت از پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم استدلال نشد.

اگر تشكيل شورا و انتخاب خليفه با مردم است چرا پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم آن را قبلاً نفرموده بودند و بر فرضى كه فرموده بودند چرا هيچ كس درسقيفه به آن استدلال نكرد.

روزى كه ابوبكر بيعت كردند به پدرش جريان را گفتند. پرسيد براى چه امتيازى او را براى امارت انتخاب نموده ‏اند؟ گفتند: به خاطر سنّ او.گفت: پس من از او بزرگترم. (811)

زهرى مى‏ گويد: على‏ عليه السلام و بنوهاشم و زبير تا شش ماه با ابوبكر بيعت نكردند تا فاطمه‏ عليها السلام درگذشت، بعد با او بيعت نمودند.(812)


(811) از شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد: 74/1.

812) بحار الأنوار: 338/28، تاريخ كامل: 224/220/2.

 

منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص 677

 

 

بازدید : 1949
بازديد امروز : 10625
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 128838541
بازديد کل : 89509247