(6)
تعدادى از انصار
تعدادى از انصار كه خواهان انحصار بوده و در زير پوشش استدلال به نصرت و يارى رسول گرامى صلى الله عليه وآله وسلم انحصارطلبى را برگزيده بودند، در سقيفه جمع گشتند. و همان گونه كه علماى شيعه و سنّى نوشته اند بدون اطّلاع و آگاهى ساير انصار و تمامى مهاجرين، قريش و بنى هاشم، برنامه اى را آغاز كردند كه نه تنها خود از آن هيچ بهره اى نبردند كه برخى از آنان شرمسار و سرافكنده بالإجبار سقيفه را ترك كرده و با دلى پر از غم و اندوه راهى خانه هاى خويش گشتند.
آنان گرچه در لحظه هاى اوّل دنيا را به كام خود مى ديدند و در عالم خيال «سعد بن عباده» را رهبر مسلمين مى پنداشتند؛ ولى چند لحظه بيش نگذشت كه دو تن از انصار به نام.... و.... با ؟؟؟؟ خود را به خانه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رساندند و مخفيانه، بدون خبر و آگاهى مردمان، ابوبكر و عمر را از اجتماع تعداى از انصار در سقيفه مطّلع ساختند. و آن دو كه مى دانستند جمع شدن گروهى از انصار زنگ خطر براى ربودن كرسى خلافت است، بدون هيچ گونه درنگ خود را به سايبانى كه پايه هاى آن چوبين بود! يعنى سقيفه بنى ساعده رساندند.
آنها با رها ساختن پيكر پاك رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و رساندن خود به سقيفه، جوش و خروش تازه اى به راه انداختند.
آنها سعد بن معاذ را كه خود را لايق خلافت مى دانست و بر كرسى رهبرى سوار مى پنداشت به زيردست و پاى لگدمال افراد كردند!
اكنون سئوالاتى بس مهم به نظر مىآيد كه لازم است كاملاً مورد دقّت و توجّه قرار گيرد:
چرا سعد بن معاذ و عدّه اى از انصار بدون آگاهى اكثريت قريب به اتّفاق مسلمانان در سقيفه جمع گشتند؟
چرا ابوبكر، عمر و ابوعبيده مخفيانه و بدون آگاه نمودن افراد ديگر به آنها پيوستند؟
چرا آنان پيكر پاك رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را رها ساختند.
منبع: نوشته های چاپ نشدۀ شخصی ص 679
بازديد امروز : 24266
بازديد ديروز : 45443
بازديد کل : 89348706
|