(15)
چگونگى بيعت با معاويه در كوفه
معاويه به كوفه آمد و بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى خداوند گفت: امّا پس از سپاس و ستايش، همانا هيچ امّتى پس از پيامبرش اختلاف نكردند جز آنكه باطل آن بر حقّش غلبه كرد، مگر آنچه در اين امّت پيش آمد كه حقّ آن بر باطلش پيروز گرديد.
سپس فرود آمد و مردم را براى بيعتش فرا خواند و مردى حاضر مى شد و مى گفت: اى معاويه؛ به خدا سوگند كه من از روى كراهت با تو بيعت مى كنم. پس مى گفت: بيعت كن؛ پس همانا خدا در نخواسته خيرى بسيار قرار داده است(1417) وديگرى مى آمد و مى گفت: به خدا از تو پناه مى برم.
و قيس بن سعد بن عباده نزد وى آمد، پس گفت: قيس بيعت كرد. قيس گفت: اى معاويه؛ من چنين روزى را ناخوش مى داشتم.
گفت: خاموش باش، خدا تو را رحمت كند.
قيس گفت: راستى حريص بودم كه پيش از اين ميان جان و تنت جدايى افكنده باشم، ليكن اى پسر ابى سفيان خدا امتناع ورزيد مگر از همانچه مى خواست.
گفت: پس امر خدا رد نمى شود. در اين هنگام قيس روى به مردم كرد و گفت: اى گروه مردم؛ بد را به جاى نيك و خوارى را به جاى سرفرازى و كفر را به جاى ايمان گرفتيد و پس از زمامدارى امير مؤمنان و سرور مسلمانان و پسرعموى پيامبر پروردگار جهانيان كار شما به جايى رسيد كه آزادشده پسر آزادشده بر شما فرمانرواگشت، شما را زبون مى سازد و در ميان شما بيدادگرى مى كند پس چگونه اين حقيقت بر شما پوشيده است؟ يا خدا بر دلهاى شما مهر زده و ديگر خردمندى نداريد؟!(1418)
پس معاويه بر سر دوزانو برجست و سپس دست او را گرفت و گفت: تو را سوگند مى دهم. سپس دست بر دست او زد و مردم فرياد زدند كه قيس بيعت كرد. پس گفت: به خدا قسم؛ دروغ گفتيد، بيعت نكردم. و هيچ كس با معاويه بيعت نكرد مگر آنكه براو سوگندها گرفت و نخستين كسى كه او را بر بيعت خويش سوگند داد و بر او درآمد، سعد بن مالك بود، پس گفت: سلام بر تو اى پادشاه.
معاويه به خشم آمد و گفت: چرا نگفتى: سلام بر تو اى امير مؤمنان؟
گفت: آن در صورتى بود كه ما تو را امير كرده باشيم، و تو خود بدين كار پريده اى.(1419)
فروة بن نوفل اشجعى در سال 40 خروج كرد، او با گروهى از خارجيان در شهرزور كناره گيرى داشت و چون از كشته شدن على عليه السلام و پيروزى معاويه خبر يافت با هزار و پانصد نفر روى آورد تا به نخيله رسيد و معاويه سوارانى بر سر او فرستاد كه آنها را پراكنده ساخت، پس معاويه از مردم كوفه خواست كه با او نبرد كنند و از ترس معاويه به نبرد با او بيرون شدند و چون به خارجيان برخوردند، فروه به آنان گفت: مارا واگذاريد چه معاويه دشمن ما و دشمن شما است، ليكن مردم كوفه با آنان نبردى سخت كردند تا فروه كشته شد و خاطر معاويه آسوده گشت.(1420)
1417) اشاره به آيه 19 سوره 4.
1418) اشاره به آيههاى 155 سوره 4 و 87 و 93 سوره 9، و 108 س 16 و 16 سوره 47 و 3 سوره 63.
1419) تاريخ الخلفاء سيوطى: 201، نخستين كسى كه در بيعت قسم داد معاويه بود و او به خدا قسم مى داد و چون به عبدالملك بن مروان رسيد، مردم را به طلاق زنان و آزادى بردگان سوگند داد.
1420) تاريخ يعقوبى: 143/2.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 2941
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 89501563
|