امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(4) عثمان و جناب ابوذر

(4)

عثمان و جناب ابوذر

   عثمان خبر يافت كه ابوذر در نشيمن پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم مى ‏نشيند و مردم پيرامون او فراهم مى ‏شوند و احاديثى مى ‏گويد كه باعث قدح عثمان است و نيز در درِ مسجد ايستاده و گفته است: اى مردم؛ كسى كه مرا شناخته، شناخته است و كسى كه مرا نشناخته باشد، منم ابوذر غفارى، منم جندب بن جناده ربذى(1393)، «إنّ اللَّه اصطفى آدم ‏ونوحاً وآل ابراهيم (و آل عمران) على العالمين × ذريّة بعضها من بعض واللَّه سميع ‏عليم» (1394)؛ «همانا خدا برگزيده است آدم و نوح و خاندان ابراهيم (و خاندان آل عمران) را بر جهانيان × نسلى كه از يكديگر پديده آمده‏ اند و خدا شنوا و دانا است».

   محمّد برگزيده از نوح است و آل ابراهيم و سلاله اسماعيل، و خاندان هدايت ‏كننده از محمّد است، همانا كه بزرگ ايشان بزرگوار است و برترى را شايسته ‏اند، گروهى كه آنان در ميان ما مانند آسمان برافراخته و مانند كعبه پوشيده شده يا چون‏ قبله نصب ‏شده يا چون خورشيد درخشنده يا چون ماه رونده يا چون ستارگان ‏هدايت ‏كننده يا چون درخت زيتون كه زيتونش روشنى بخشد و آتش زنه اش مبارك ‏باشد؛ و محمّد وارث دانش آدم و برترى ‏هاى پيامبران است و علىّ بن ابى طالب عليه السلام‏ وصىّ محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و وارث علم او است.

   اى امّت سرگردان پس از پيمبرش؛ هان كه اگر شما كسى را كه خدا پيش داشته ‏مقدّم مى ‏داشتيد، و كسى را كه خدا پس انداخته عقب مى ‏انداختيد و ولايت و وراثت‏ را در خاندان پيامبر خود مى ‏نهاديد، البتّه از بالاى سر و از زير پاى خود مى‏ خورديد ودوست خدا نادار نمى ‏شد و سهمى از فرائض خدا از ميان نمى ‏رفت و دو نفر در حكم‏ خدا اختلاف نمى‏ كردند مگر آنكه علم آن را از كتاب خدا و سنّت پيامبرش نزد اينان ‏مى ‏يافتيد، ليكن اكنون كه چنين كرديد پس بدفرجامى كار خود را بچشيد «وسيعلم ‏الّذين ظلموا أيّ منقلب ينقلبون» (1395)؛ «و زود است كه ستمگران بدانند به چه ‏بازگشتگاهى بازمى ‏گردند».

   عثمان نيز خبر يافت كه ابوذر از او بدگويى مى‏ كند و سنّت‏هاى پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم وروش‏هاى ابوبكر و عمر را كه تغيير داده و دگرگون كرده است، يادآور مى ‏شود. پس ‏او را به شام تبعيد كرد و نزد معاويه فرستاد، ليكن ابوذر در مجلس مى‏ نشست وهمچنان مى ‏گفت و مردم پيرامون او فراهم مى‏ شدند تا آنكه جمعيّت شنوندگانش ‏بسيار شدند، و هنگامى كه نماز بامداد را مى ‏گزارد بر دروازه دمشق مى ‏ايستاد و مى ‏گفت: شترانى كه آتش بار دارند رسيدند، خدا لعنت كند امر كنندگان به معروف و رها كنندگان آن را؛ و خدا لعنت كند بازدارندگان از منكر و انجام دهندگان آن را.(1396)


1393) نسخه اصل: بدرى.

1394) سوره 3، آيه 34 - 33.

1395) سوره 26، آيه 237.

1396) تاريخ يعقوبى: 65/2.

 

  منبع: معاویه ج ... ص ...

 

بازدید : 1885
بازديد امروز : 4687
بازديد ديروز : 24593
بازديد کل : 128787625
بازديد کل : 89483778