(1)
دزدی خليفه عبّاسى در كودكى
گويند: در آن روزها كه منصور كس براى تحقيق از مكان بغداد مى فرستاد راهبى از آن نواحى از فرستاده منصور پرسيد: كسى كه مى خواهد در اينجا شهر بنا كند كيست؟
گفت: منصور خليفه است.
گفت: نام او چيست؟
گفت: نام وى عبداللَّه است.
راهب گفت: به او بگو خويشتن را خسته نكند ما در كتابها خوانده ايم كه مردى مقلاص نام در اينجا شهرى بنا مى كند كه اهميّت فوق العاده مى يابد و جز او كسى اين شهر را بنياد نتواند كرد.
فرستاده به نزد منصور شد و قضيّه را بگفت.
منصور گفت: مرا نيز مقلاص نام بود و در خانه ما نيز زنى بود كه تربيت ما مى كرد. روزى كودكان مكتب بيامدند كه مهمان توأيم و من چيزى نداشتم كه خرج ايشان كنم. پيرزن مقدارى نخ داشت كه برداشتم و بفروختم و خرج كردم و چون بدانست كه من رشته وى را ربوده ام مرا مقلاص نام كرد اكنون اطمينان دارم كه اين شهر را توانم ساخت.(2258)
2258) تاريخ سياسى اسلام (دكتر حسن ابراهيم حسن): 310/2.
منبع: معاویه ج ... ص ...
بازديد امروز : 21473
بازديد ديروز : 32446
بازديد کل : 89378358
|