(۱)
سفرۀ حضرت رقیه سلام الله علیها
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ روزنامه اطلاعات
از نگاه باستانشناسان، جامعه شناسان و تاریخ نگارانی چون گریشمن، ویل دورانت، لنسکی، چارلد و فریزر، پیدایش سفره به زمانی بر می گردد که زنان توانستند برای نخستین بار کشت دانههای گندم و جو را بشناسند و موفق به پخت نان، ساخت سفال و کشف آتش شدند. از همان زمان بود که سفره به عنوان مرکز همگرایی اعضای خانواده شکل گرفت. در این راه نقش ایزدبانوها مانند سپندارمز ایزد بانوی زمین، آناهیتا ایزدبانوی آب و خرداد و مرداد را نباید نادیده گرفت.
از آنجا که زنان ایرانی از ابتدای تمدن بشری، کشت گندم را به دست گرفتند، باید سفرههای ایرانی را نمادی از کشتزارها بدانیم که تا امروز از باورهای دین کهن (زرتشتی) به باورهای جدید اسلامی و شیعی تداوم و تکامل پیدا کرده است.
همه این سفرهها، نمایانگر دورانی است که زندگی کشاورزی و باغداری توسط زنان و با کمک گرفتن از نیروهای ماورای طبیعی ایزدان و ایزدبانوها وجود داشته و تا امروز به گونه سفرههای نذری تداوم یافته است. پشتوانه این سفرهها، داستانهایی است که جنبه دینیشان تداوم و گسترش آن را تا امروز پشتیبانی و تضمین کرده است.
سفره های نذری را میتوان نمونه و نمادی از بهشت دانست، که از جهان معنوی بر روی زمین آورده شده و در اتاقها، گوشهها و نزدیک امامزاده ها به صورت گروهی و مشارکتی تا امروز بسط و گسترش یافته است.
از وجه نام گذاری این سفره چنین بر میآید که نذر این سفره از زمان به شهادت رسیدن امام حسین علیه السلام و حضرت رقیه سلام الله علیها رواج بوده است.
معروف است که پس از به شهادت رسیدن امام حسین علیه السلام هنگامی که خاندان آن حضرت به اسیری گرفته شده و به سوی شام در حرکت بودند، در خرابهای نزدیک شام توقف کردند. حضرت رقیه سلام الله علیها فرزند خردسال امام حسین علیه السلام به سبب دلبستگی زیاد به پدر، بی تابی کرده و با دیده گریان پدر را از عمه خود حضرت زینب سلام الله علیها جویا میشده است.
حضرت زینب سلام الله علیها از وی دلجویی کرده و برای آرامش خاطر او میگفتهاند که غم مخور، پدر به سفر رفته و بهزودی باز میگردد. در این میان یزید از این بی تابی آگاه شده و دستور میدهد سر امام حسین علیه السلام را در تشت زرینی قرار داده و روی آن سرپوشی گذاشته و بهعنوان هدیه برای اسرا بفرستند. حضرت رقیه سلام الله علیها از عمه خود میخواهد سرپوش را از روی آن هدیه بردارد. به محض برداشتن سرپوش، سر نورانی امام حسین آشکار شده و از پرتو آن تمام خرابه روشن میگردد. آه از نهاد اسرا بر خاسته و حضرت رقیه از شدت ناراحتی و اندوه به گوشه ای میافتد. دست و بدنش سرد شده و جان از بدنش خارج می گردد.
این سفره در باورهای مردم، از سفره های بسیار مجرب بوده و برای هر نذر و نیازی مانند درمان بیماری، تندرست بازگشتن مسافران، خرید خانه، رفتن به زیارت و… گسترده میشود.
سفره را میتوانند در اماکن متبرکه مانند مساجد، حسینیهها و تکایا و یا در خانه خود نذر کنند.
اگر سفره را در اماکن متبرکه بیندازند، سادهتر بوده و تنها نان و خرما بر آن می نهند. ولی اگر در خانه انداخته شود خوراکیهای بیشتر و گوناگونتری همچون نان، پنیر، سبزی، خرما، نقل و نبات، آجیل و دیگر خوراکیها در آن قرار میدهند. اما بهتر است که این سفره به گونه خیلی ساده انداخته شود. معمولا هسته های خرما را در می آورند، ولی اگر از پیش این کار را انجام نداده باشند از افرادی که خرما را میخورند، میخواهند که هستهها را برگردانند تا به آب روان بسپارند و زیر دست و پا نیندازند.
معمولا سفره حضرت رقیه را، در سه نوبت و هر نوبت در یک شب جمعه نذر میکنند. اما میگویند در شب دوشنبه نیز انداختن این سفره خوب است.
گستردن این سفره در خانه به این شکل است که ؛
خانمهای حاجتمند در اتاقی از خانه که به پاکیزگی آن آگاهی دارند، سفرهای پهن کرده و انواع خوراکیها را از قبیل نان و پنیر و سبزی و خرما که هستههای آن را درآورده و به آب روان سپردهاند، همچنین نقل، نبات و آجیل را که بیشتر شامل کشمش، نخودچی، گردو و توت خشک است در آن مینهند.
روی سفره را با پارچهای سیاه میپوشانند و تا پایان آیین سفره آن را بر نمیدارند تا حواس مهمانان به سفره جلب نشود. آنگاه در کنار این سفره، نمادی از یک قبر کوچک را به این شکل میسازند که چند آجر یا خشت را روی هم چیده و بر روی آنها شمع روشن میکنند.
در زمان مشخص شده، روضهخوان خانم یا آقا که از پیش دعوت شده است و نیز دیگر مهمانان وارد اتاق میشوند و دور تا دور سفره مینشینند. زنان حاجتمند با دیدن صحنه قبر کوچک شروع به گریستن میکنند و روضهخوان نیز روضه و شرح مصیبت حضرت رقیه و سنگدلی و بی رحمی یزید را میخواند. زنان سر بر آن قبر نهاده و میگریند و او را به روح پدر و جد بزرگوارش سوگند میدهند که هر چه زودتر مرادشان را برآورده سازد و میگویند: یا حضرت رقیه خاتون، مراد مرا بده.
معمولا روضه خوان اشعار زیر را با آهنگی سوزناک میخواند و زنان گریه میکنند:
گردید فلک واله و حیران رقیه
گشته خجل او از رخ تابان رقیه
آن زهره جبینی که شد از مصدر عزت
جبریل امین خادم و دربان رقیه
هم وحش و طیور و ملک و عالم و آدم
هستند همه ریزه خور خوان رقیه
خواهی که شود مشکلت اندر دو جهان حل
دست طلب انداز به دامان رقیه
جن و ملک و عالم و آدم همه یکسر
هستند سر سفره احسان رقیه
کو ملک یزید و چه شد آن حشمت و جاهش؟
اما بنگر مرتبت و شأن رقیه
یک شب ز فراق پدرش گشت پریشان
عالم شده امروز پریشان رقیه
دیدی که چسان کند ز بن کاخ ستم را؟
در نیمه ی شب آن دل سوزان رقیهمردم معتقدند هر حاجتمندی که از راستی دل متوسل شود، حتما حاجتش روا خواهد شد، و نیز بر این باورند اگر روضهخوان سید باشد، برآورده شدن حاجاتشان قطعیت بیشتری خواهد یافت.
امروزه، برگزاری چنین آیینهایی مانند انواع سفره های نذری، مجالس روضه خوانی زنانه و… علاوه بر این که از لحاظ اعتقادی و دینی برای زنان مهم است، کارکردهای اجتماعی و اقتصادی نیز در خانوادهها دارد. از جمله این که در این گونه مجالس، معمولا صندوقهای تعاونی کوچکی تشکیل میشود که در صورت ضرورت میتواند نیاز هر یک از اعضا را برطرف سازد وبرای مشکلات مالی و خانوادگی افراد، راه کارهایی اندیشیده می شود. مثلا برای تهیه جهیزیه دختران کم توان و یا افراد ناتوان، بدهکار و… پول جمع کرده و به اینگونه افراد که شناسایی کرده اند، می دهند.(1)
(1) وبسایت اطلاعات (چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ روزنامه اطلاعات)
منبع: یادداشت های چاپ نشده شخصی ص 2180
بازديد امروز : 1151
بازديد ديروز : 24593
بازديد کل : 89480242
|