امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(۶) اشعاري غرّا در مدح امام کاظم عليه السلام

(۶)

اشعاري غرّا در مدح امام کاظم عليه السلام

اديب عالى قدر عبد الباقى عَمرى در مدح امام كاظم‏ عليه السلام مي گويد:

 خلعنا نفوساً قبل خلع نعالنا

 غداة حللنا مرقداً منك مأنوسا

 وليس علينا من جناح نجعلها

 لأنّك بالوادي المقدّس يا موسى

 آنگاه كه بامدادان به سوى حرم باصفاى تو رو آوريم ؛ پيش از آن كه كفشهايمان را بكنيم جانهايمان از قالب تهى مى ‏كنيم .

 و براى ما بالى نيست كه آن را (از باب تواضع) فرود آوريم ؛ چرا كه وجود تو اى موسى ! در وادى مقدّس است .

    باز در مديحه ديگرى گويد:

 لذو استجر متوسّلاً

 إن ضاق أمرك أو تعسر

 بأبي الرضا جدّاً لجوا

 د محمّد موسى بن جعفر عليهم السلام

 آنگاه كه در كارت گره افتاد و امر به تو سخت شد ؛

 به پدر بزرگوار امام رضا عليه السلام و جدّ امام جواد عليه السلام يعنى حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام پناهنده و به آن بزرگوار متوسّل شو !

    باز در سروده ديگرى گويد:

 أيا ابن النبيّ المصطفى وابن صنوه

 عليّ ويابن الطهر سيّدة النسا

 لئن كان موسى قد تقدّس في طوى

 فأنت الّذي واديه فيه تقدّسا

 اى فرزند محمّد مصطفى ‏صلى الله عليه وآله وسلم و برادرش على مرتضى‏ عليه السلام ! و اى فرزند پاك بانوى بانوان حضرت زهرا عليها السلام !

 اگر موسى پيامبر عليه السلام در وادى «طوى» پاك و مقدّس گرديد ، تو كسى هستى كه وادى تو از وجود تو پاك و مقدّس گشت .

    وى در حضور نديم بك افندى چنين مى ‏سرايد:

 سميّ الكليم أتاك النديم

 بصدق الصميم وقلب سليم

 تقبّل دعاه وابلغ مناه

 واحسن قراه فأنت الكريم

 بحقّ النبيّ وحقّ الوصيّ

 أبيك وليّ العليّ العظيم

 اى همنام موسى كليم ؛ نديم با نيّتى خالص و دلى سالم به محضرت آمده است .

 دعاى او را پذيرفته و به آروزيش برسان ، و خوب از او مهمان ‏نوازى كن كه تو بزرگوارى .

 به حقّ پيامبر و به حقّ جانشين او كه پدر بزرگوار تو و ولىّ خداى والا و بزرگ است .

 

    از جمله معجزات امام كاظم‏ عليه السلام آن است كه ابن الغار بغدادى سروده است كه:

 وله معجز القليب فسل عنه

 رواة الحديث بالنقل تخبر

 ولدى السجن حين أبدى إلى السجن

 قولاً في السجن والأمر مشهر

 ثمّ يوم الفصاد حتّى أتى الآسي

 إليه فردّه وهو يذعر

 ثمّ نادى آمنت باللَّه لا غير

 وأنّ الإمام موسى بن جعفر عليهما السلام

 واذكر الطائر الّذي جاء بالصك

 إليه من الإمام وبشّر

 ولقد قدّموا إليه طعاماً

 فيه مستلمح أباه وأنكر

 وتجافى عنه وقال حرام

 أكل هذا فكيف تعرف منكر

 واذكر الفتيان أيضاً ففيهما

 فضله أذهل العقول وأبهر

 عند ذاك استقال من مذهب

 كان يوالي أصحابه وتغيّر(36)

 او داراى شگفتى ‏هايى است ؛ از جمله معجزه ‏اى در مورد آن چاه كهن دارد كه قصّه آن را از راويان حديث بپرس تا تو را آگاه نمايند .

 او در زندان نيز شگفتى دارد كه آنگاه كه آن سخن را در ميان زندانيان آشكار نمود و اين اعجاز نيز مشهور است .

 آنگاه كه روز فَصد و رگ‏زنى بود ، وقتى طبيب نزد او در حالى كه مى‏ ترسيد عقب نشست .

 سپس فرياد زد : من فقط به خداى منّان ايمان آوردم و همانا تو امام و پيشوا هستى اى موسى بن جعفر!

 و ياد آور آن پرنده ‏اى را كه با نام ه‏اى از سوى امام ‏عليه السلام آمد و به او مژده داد .

 در اعجاز ديگرى طعامى به آن حضرت آوردند كه نگاهى به آن نموده و آن را رد كرد .

 و از آن دور شد و گفت : خوردن اين حرام است ، پس چگونه منكر شناخته مى ‏شود ؟

 و به ياد آور معجزه ‏اى كه در مورد آن دو جوان بود ، كه چنان فضيلتى است عقل‏ ها را پريشان و مبهوت مى‏ سازد .

 در اين هنگام بود كه از مذهب خويش - كه يارانش را دوست مى‏ داشت - دست برداشت و از نظر اعتقادى دگرگون شد .

 

    اينك ابياتى را كه در نزد خاصّان از ارادتمندان امام كاظم‏ عليه السلام مشهور و مجرّب است كه هرگاه كسى را حاجتى باشد ، اين اشعار را بنويسد و به سوى بارگاه باصفاى آن حضرت برود و براى استشفاع و قضاى حوائج اين اشعار را داخل ضريح مطهّر بياندازد :

 لم تزل للأنام تحسن صنعا

وتجير الّذي أتاك وترعى

 وإذا ضاقت الفضاء بي ذرعي

يا سميّ الكليم جئتك اسمعي

    والهوى مركبي وحبّك زادي

 أنت غيث للمجد بين ولولا

فيض جدويكم الوجود اضمحلا

 قسماً بالّذي تعالى وجلا

ليس تقضي لنا الحوائج إلّا

    عند باب الرجا جدّ الجواد عليهما السلام

 

 تو همواره براى مردم ، نيكى و احسان مى ‏نمايى؛ و هر كس به تو رو آورد تو پناهش مى‏ دهى .

 و آنگاه كه از هر سو عرصه بر من تنگ شود ، اى همنام موسى كليم! به سوى تو مى ‏شتابم .

 در حالى كه سوار بر مركب عشق بود و دوستى ره توشه من است .

 تو باران رحمت براى دل‏هاى تفديده هستى كه اگر فيض بى‏ انتهاى شما نبود عالم وجود از هم مى‏ پاشيد .

 سوگند سوگند به خدايى كه تعالى و بزرگ است ! هيچ جا حاجات من برآورده نمى ‏شود ؛

 جز در خانه اميد جدّ بزرگوار امام جواد عليه السلام .


36) المناقب : 304/4 و 305 ، بحار الأنوار : 79/48 ح 101 .

 

منبع: قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام ج 2 ص 665

 

 

بازدید : 3146
بازديد امروز : 10982
بازديد ديروز : 18311
بازديد کل : 128751042
بازديد کل : 89465480