امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
3) نمونه‏ اى از كارهاى ابوبكر علاوه بر غصب خلافت

3) نمونه‏ اى از كارهاى ابوبكر علاوه بر غصب خلافت

   ابوبکر دست به كارهائى زد كه حتّى دوستدارانش نيز، از شنيدن آن‏ها، شرمسار مى ‏شوند كه كوتاهترين فهرست آن چنين‏ است:
    - فرمان كشتن عبّاس - عموى پيامبر - و على‏ عليه السلام - داماد او را - بدين دستاويز كه با وى بيعت نكرده ‏اند، با بى‏ پروائى به ‏دست دژخيمان سپرد.
  - فدك را بى‏ هيچ موجبى، از دختر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم بگرفت.
   - خالد بن وليد را برخلاف فرمان قرآن، در كشتن مسلمانان آزاد گذارد.
  - سخن پيامبر را از رواج بينداخت و به جاى «حىّ على خير العمل»  كه دستور پيامبر بود، «الصلوة خيراً من النوم» را دراذان و اقامه نماز رايج ساخت.
   - مقرّرى دخترش عايشه و حفصه دختر عمر را، از بيت المال دوچندان كرد و از مقرّرى زهراى بتول‏ عليها السلام، دختر پيامبر بكاست.
  - دانسته حقّ خلافت على ‏عليه السلام را غصب كرد.
  - عمر را برخلاف دستور اسلام، از پس خود، به خلافت برگزيد.
  - بدون دليل منطقى و موجب دينى، براى اينكه با فرمان‏هاى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم آشكار مخالفت ورزد وصيّت كرد كه بى‏ اجازه‏ پيامبر به خانه‏ اش(21) داخل شوند و در كنار گوشش كلنگ به زمين بكوبند(22) و پيكرش را پس از مرگ، در كنار پيكر پيامبربه خاك بسپارند.


   و شگفتا كه اين مرد ساده‏ دل فريب از آن پيش هم دست به كارهاى نارواترى زده بود كه مى ‏توان آن‏ها را چنين فهرست‏ كرد:
  - در جنگ احد و حنين فرار كرد و پيامبر خدا را تنها به دشمنان خدا سپرد.
   - در نبرد خيبر از نيمه راه جنگ بازگشت و پرچمى را كه محمّد صلى الله عليه وآله وسلم بدو سپرده بود، به زمين نهاد.
  - فرمان پيامبر را به جاى نياورده و با سپاه اسامة بن زيد همراه نشد تا آنجا كه محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را به لعنت كردن خودش ويارانش ناگزير گردانيد. پيامبر در حقّ او و همدستانش بود كه فرمود: «جهّز جيش اسامة، لعن اللَّه من تخلّف عنه... » .
   - با اينكه آشكارا مى‏ گفت، پيامبر هيچ‏كس را به جانشنى خود برنگزيده است؛ بى‏ پروا خويشتن را خليفه و جانشين ‏پيامبر مى‏ خواند.
   - پيكر بى‏ جان پيامبر راستين را، غسل ناكرده بر جاى نهاد و خود براى انتخاب خليفه به سقيفه بنى‏ ساعده شتافت.


   دردا و دريغا كه مردم روزگار ما و خاصّه جوانان، از خاندانى كه از اين مرد، برجاى ماند آگاه نيستند و نمى‏ دانند بازماندگانش چه آتش‏ها روشن كرده و چه خونريزى‏ هايى مهيبى را سبب شده‏ اند كه ما در اين باره نيز به چند يادآورى‏ كوتاه دست مى‏ زنيم:

   ابوبكر دو دختر داشت كه يكى عايشه همسر پيامبر بود و ديگر اسماء نام و «ذو النطاقين» لقب داشت كه به همسرى درخانه زبير مى ‏زيست.
   هيچ مسلمانى نيست كه از آتش ‏افروزى‏ هاى عايشه كم و بيش خبر نداشته باشد و نداند كه او جنگ جمل را برپا كرد؛ شورش مردم بصره را موجب شد؛ نخستين بار او، على‏ عليه السلام را به كشتن عثمان بهتان زد و «پيراهن عثمان» را دستاويز معاويه گردانيد و پيكر بى‏ جان حسن‏ عليه السلام را به تير بست كه از آن در فصلى جداگانه صحبت خواهيم داشت.
   دختر ديگر ابوبكر، اسماء همسر زبير و مادر عبداللَّه و مصعب پسران زبير بود كه همچون خواهرش عايشه‏ يادگارهائى بس شوم و دل آزار از خود در تاريخ اسلام، بر جاى نهاد كه كوتاه شده آن‏ها بدين‏ گونه است:
   زبير همسر و عبداللَّه پسر اسماء از قهرمانان اصلى جنگ جمل بودند و به روى علىّ مرتضى‏ عليه السلام تيغ كشيدند.
   خانه مصعب فرزند ديگر اسماء پناهگاه قاتلان حسين‏ عليه السلام و شهيدان دشت نينوا گرديد. شبث بن ربعى و قيس بن‏ اشعث از ماجراجويان سپاه عمر بن سعد را در پناه خود گرفت ولى مختار ثقفى را كه به خوانخواهى حسين ‏عليه السلام برخاسته‏ بود بكشت.
   عبداللَّه پسر اسماء چون در پرتو عظمت حسين‏ عليه السلام، جلال خود را در مكّه به خطر مى‏ ديد، باعث شد كه آن حضرت، خانه خود را به ناچار ترك كند و روى به كوفه گذارد و سرانجام به راه حقّ و ديندارى و يكتاپرستى كشته شود.
   همين عبداللَّه چون بر مكّه و مدينه دست يافت، محمّد حنفيّه فرزند ديگر اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را به زندان انداخت وبه كشتن وى مصمّم گشت.


   اينها آثارى بود كه از رهگذر وجود دختران ابوبكر نصيب تاريخ اسلام و جوامع اسلامى گرديد. امّا ابوبكر خواهرى‏ نيز داشت كه يادگارهائى بس شومتر و دردانگيزتر از وى در تاريخ اسلام به يادگار مانده است.
   خواهر ابوبكر همسر اشعث بن قيس بوده و امّ فروه نام داشت.
   اين زن فرزندانى به دنيا آورد كه هر يك به گونه ‏اى دست خود را به خون مردان خاندان على‏ عليه السلام آغشته ساختند وجعده همسر حسن‏ عليه السلام كه به وى زهر داد، دختر همين زن و خواهرزاده ابوبكر بود كه چون درباره امّ فروه شوهرش وفرزندانش، در فصلى جداگانه به بحث خواهيم پرداخت، در اينجا به آنچه نوشته ‏ايم اختصار مى‏ كنيم.


   اكنون اين پرسش پيش مى‏ آيد كه آيا خلافت ابوبكر با احكام قرآن، دستورهاى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و رضايت خدا، سازگاربود؟! و آيا آنچه از خاندان او، خواهرش و دخترانش نصيب مسلمانان گرديد، پديده‏ هاى دينى و اسلامى بود؟! و در راه ‏رضاى خدا و منطبق با دستورهاى قرآن و محمّد صلى الله عليه وآله وسلم انجام مى‏ گرفت؟! و يا اينكه سبب‏ ساز اين فجايع جان شكار تنها عشق ‏وى به جاه و مقام و منصب و فرمانروائى بوده است؟!(23)

---------------------------

21) در قرآن كلام خدا آمده كه هيچ‏كس نمى‏تواند بدون اجازه به خانه پيامبر داخل شود، به حكم اين آيه: «يا أيّها الّذين آمنوا لاتدخلوا بيوت النّبي إلاّأن يؤذن لكم...».
22) به حكم اين آيه: «يا أيّها الّذين آمنوا لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبيّ...».
23) تاريخ سياسى اسلام: 119.

 

منبع: معاويه ج ... ص ...

بازدید : 1154
بازديد امروز : 5939
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 128829171
بازديد کل : 89504562