5) ابوبكر از نظر عمر
همچنين هيثم بن عدى از مجالد بن سعيد نقل مى كند كه مىگفته است: يك روز هنگام چاشت پيش شعبى رفتم و مىخواستم از او درباره سخنى كه ابن مسعود مىگفته و از قول او برايم نقل كرده بودند بپرسم. چون به سراغ او رفتم، معلوم شد در مسجد قبيله است؛ قومى هم منتظر او بودند. چون آمد خود را به او معرّفى كردم و گفتم: خداوند كارهايت را اصلاح فرمايد، آيا ابن مسعود مىگفته است هر گاه براى قومى حديث و سخنى را مى گفتم كه ميزان عقل ايشان به آن نمىرسيد مايه فتنه براى ايشان مى شد؟
گفت: آرى، عبداللَّه بن مسعود چنين مىگفته است و عبداللَّه بن عبّاس هم همين سخن را مىگفته است و نزد ابن عبّاس گنجينه هاى علم بوده كه آن را به كسانى كه شايسته آن بوده اند عرضه مى كرده و از ديگران بازمى داشته است.
در همان حال كه من و شعبى سخن مىگفتيم، مردى از قبيله ازد آمد و كنار ما نشست. ما درباره ابوبكر و عمر شروع به گفتگو كرديم. شعبى خنديد و گفت: در سينه عمر كينه اى نسبت به ابوبكر وجود داشت. آن مرد ازدى گفت: به خداسوگند؛ ما نديده و نشنيده ايم كه مردى نسبت به مرد ديگرى فرمان بردارتر و خوشگفتارتر از عمر نسبت به ابوبكر باشد!
شعبى به من نگريست و گفت: همين پاسخى كه به او مىدهم از مواردى است كه تو درباره آن مى پرسيدى. سپس روى به مرد مذكور كرد و گفت: اى برادر ازدى؛ در اين صورت با اين سخن عمر كه گفت: لغزشى بود كه خداوند شرّ آن را نگه داشت، چه مىكنى؟ آيا هيچ دشمنى را ديده اى كه نسبت به دشمن، در موردى كه بخواهد آنچه را او براى خودساخته است ويران كند و موقعيّت او را ميان مردم متزلزل سازد، سخنى تندتر و بيشتر از سخن عمر نسبت به ابوبكر بگويد؟
آن مرد با حيرت گفت: سبحان اللَّه؛ تو اى ابوعمر چنين مىگويى؟
شعبى گفت: عجبا، مگر اين سخن را من مىگويم؟ عمر آن را در حضور همگان گفته است! مىخواهى او را سرزنشكن، مىخواهى رهايش كن.
آن مرد خشمگين برخاست و با خود همهمه اى مى كرد كه مفهوم نبود و نفهميدم چه مىگويد.
مجالد مى گويد: من به شعبى گفتم: خيال مى كنم كه اين مرد به زودى اين سخن را از قول تو براى مردم نقل خواهدكرد و آن را منتشر خواهد ساخت.
گفت: به خدا سوگند؛ اعتنايى به آن نخواهم كرد؛ چيزى را كه عمر از گفتن آن در حضور مهاجران و انصار پروا نكرده است، من از آن پروا كنم؟ شما هم هر گونه كه مى خواهيد اين سخن را از قول من نقل كنيد.(15)
(15) جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 202/1.
منبع: معاويه ج ... ص ...
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 35858
بازديد کل : 89314855
|