9) آيا ابوبكر داراى سخاوت بود
شيخ ما ابوجعفر، كه خدايش رحمت كناد، مىگويد: به ما خبر بدهيد در چه گرفتاري هايى ابوبكر اين اموال را انفاق و در چه راهى هزينه كرده است كه جايز نيست اين موضوع پوشيده بماند و كهنه و از خاطره ها زدوده شود و به فراموشى سپرده شود. شما كه بر چيزى از آن بيشتر از آزاد كردن همان شش برده آن هم به تصور خودتان دسترسى پيدا نكرده ايد كه شايد بهاى آن به صد درهم در آن زمان نمى رسيده است، و چگونه براى او ادعاى انفاق هاى بزرگ مى شود در حالى كه هنگام بيرون رفتن پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به سوى مدينه دو شتر براى ايشان خريد و در چنان حالى بهاى آن را گرفت و اين موضوع راهمه محدثان نقل كرده اند و خودتان هم روايت مى كنيد كه ابوبكر هنگام اقامت در مدينه توانگر و آسوده بوده است و ازعايشه هم روايت مى كنيد كه مىگفته است:
ابوبكر هجرت كرد و ده هزار درهم داشت و مى گوييد خداوند در مورد او اين آيه را نازل فرموده است: «و نبايد صاحبان ثروت و نعمت شما درباره خويشاوندان خود و در راه بى نوايان و مهاجران درراه خدا از انفاق كوتاهى كنند»(38).
و مى گوييد اين آيه در شأن ابوبكر و مسطح بن اثاثه نازل شده است پس آن فقر ابوبكر كه پنداشته ايد اموال خود را چنان انفاق كرد كه فقط يك عبا براى او باقى ماند كه خودر را در مى پيچيد كجاست؟
و شماروايت مىكنيد كه خداوند متعال را در آسمانها فرشتگانى است كه فقط عبايى به خود پيچيده اند و پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم در شب معراج آنان را ديد و از جبريل درباره آنان پرسيد و جبريل فرمود: اينان فرشتگانى هستند كه به ابوبكر بن ابى قحافه كه دوست تو در زمين است تأسى جسته اند و او بزودى همه اموالش را بر تو هزينه مىكند تا آنجا كه فقط عبايى بر گردن خويش خواهد داشت،
و از سوى ديگر خودتان روايت مى كنيد كه چون خداوند آيه نجوى را نازل كرد و فرمود: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، چون با رسول خدا نجوى مىكنيد پيش از راز گفتن خود صدقه اى بپردازيد كه آن براى شما بهتر است»(39) هيچكس جز على بن ابى طالب به اين دستور عمل نكرد.
با آنكه خودتان اقرار به فقر و تنگدستى او داريد و ابوبكر با آنكه در گشايش بود از پرداخت صدقه رازگويى با سؤال كردن خوددارى كرد و خداوند مؤمنان را در اين باره سرزنش كرده و فرموده است: «آيا از اينكه پيش از نجوى و رازگويى خود صدقه بپردازيد از فقر ترسيديد و اينك با آنكه چنان نكرديد خداوند شما را بخشيد»(40).
وخداوند متعال صدقه ندادن را خطايى دانسته كه توبه آنان را پذيرفته است و آن خوددارى ايشان از صدقه دادن است. با اين وضع چگونه ابوبكر سخاوت داشته است كه چهل هزار درهم را بپردازد و از تقديم صدقه مناجات با پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم كه دو درهم بوده است خوددارى كند.
اما آنچه در مورد بسيارى افراد عائله و نفقه ايشان گفته اند دليلى بر فضيلت ابوبكر نيست، زيرا نفقه آنان بر اوواجب بوده است. با آنكه سيره نويسان نوشته اند كه ابوبكر بر پدرش چيزى انفاق نمى كرد و او مزدور اين جدعان بود كه بر سفره اش مى ايستاد و مگسها را مى راند.(41)
38) آيه 22، سوره نور.
39) و40) آيات 12 و 13 سوره مجادله، طبرى در ص 14، ج 28 تفسير طبرى و واحدى در ص 308، اسباب النزول و فخر رازى در تفسير خدو ذيل آيات مذكور و ديگران آورده اند كه فقط على عليه السلام بآن عمل كرده است و براى اطلاع بيشتر به ص 293، ج 1 فضائل الخمسه استاد محترم سيد مرتضى حسينى فيروزآبادى مراجعه فرماييد.
41) جلوه تاريخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 368/5.
منبع: معاويه ج ... ص ...
بازديد امروز : 14656
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 88861046
|