امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(4) پاسخ امام جواد عليه السلام به سؤال يحيى بن اكثم

(4)

پاسخ امام جواد عليه السلام

به سؤال يحيى بن اكثم

شيخ طبرسى ‏رحمه الله در كتاب «احتجاج» در ضمن حديثى نقل كرده است:(1)

حضرت جواد عليه السلام كه در آن هنگام نه سال و چند ماه از عمر شريفش ‏بيشتر نگذشته بود وارد مجلس شد و در جايگاه خود بين دو متكاى ‏چرمين كه آنجا نهاده بودند نشست، يحيى بن اكثم كه از همه دانشمندان ‏عصر خودش معروفتر بود در مقابل آن حضرت نشست و مردم هر يك ‏در مرتبه خود نشستند، مأمون هم كه مسندش را در كنار حضرت جواد قرار داده بودند در مسند خود قرار گرفت. و بعد از آنكه مجلس با اين‏ هيئت آراسته گرديد يحيى بن اكثم رو كرد به مأمون و گفت: آيا اميرالمؤمنين اجازه مى‏ دهند كه از ابو جعفر عليه السلام مسأله ‏اى را سؤال كنم؟

مأمون به او گفت: از خود ايشان اجازه بگير.

يحيى بن اكثم رو كرد به حضرت جواد عليه السلام و عرض كرد: فدايت شوم ‏اجازه مي دهيد سؤالى از حضرتعالى بپرسم؟

امام عليه السلام فرمود:

آنچه مى‏ خواهى سؤال كن.

يحيى عرض كرد: فدايت شوم نظر مبارك شما درباره مُحرمى كه صيدى را به قتل‏ رساند چيست؟

امام عليه السلام فرمود: اين كشتن صيد در بيرون حرم اتّفاق افتاده يا در حرم؟ مُحرم(2) به‏ حرمت آن عالم بوده يا جاهل؟ عمداً اين قتل را مرتكب شده يا از روى خطا و اشتباه؟ مُحرم آزاد بوده است يا بنده؟ صغير بوده است يا كبير؟ اولين بار بوده يا پيش از آن هم ‏قتلى مرتكب شده است؟ صيد او از پرندگان بوده يا از غير پرندگان؟ صيد كوچك بوده ‏است يا برزگ؟ بر عمل خود اصرار داشته و يا پشيمان گشته است؟ صيد را در شب كشته ‏است يا روز؟ مُحرم به احرام عمره بوده يا مُحرم به احرام حجّ بوده است؟

يحيى بن اكثم كه از شنيدن شاخه‏ هاى اين مسأله و فروعى كه امام عليه السلام ‏براى سؤال او تشكيل داد به سرگردانى دچار شده بود و آثار عجز و ناتوانى در چهره او ظاهر گشت و زبان او به لكنت افتاد بطوري كه همه اهل‏ مجلس به درماندگى او پى بردند.

مأمون گفت: خدا را بر اين نعمت كه رأى مرا درباره ابو جعفر عليه السلام مطابق ‏با واقع قرار داد سپاسگزارم و به بستگان خود نگاهى كرد و گفت: آيا اكنون فهميديد و باور كرديد آنچه را قبول نمى‏ كرديد؟

سپس رو كرد به حضرت جواد عليه السلام و عرض كرد : فدايت شوم ؛ اگر فروعى را كه براى اين مسأله بيان كرديد و وجوهى را كه برشمرديد حكم ‏هر يك از آن را مى‏ فرموديد از محضر شما استفاده مى كرديم .

امام عليه السلام درخواست او را پذيرفت و فرمود:

مُحرم وقتى صيد را بيرون حرم كشته باشد و آن صيد از پرندگان بزرگ باشد بايد يك‏ گوسفند كفّاره دهد، و اگر در داخل حرم اين كار را كرده باشد كفّاره دو چندان است. وقتى‏ محرم جوجه ‏اى را در بيرون حرم به قتل رساند بايد برّه ‏اى را كه تازه از شير گرفته ‏اند كفّاره ‏دهد.

و اگر اين كار را در داخل حرم انجام داده باشد بايد برّه و قيمت آن جوجه را كفّاره‏ دهد.

اگر صيد خر وحشى بوده لازم است يك گاو، و اگر شتر مرغ بوده يك شتر و اگر آهو بوده بايد يك گوسفند قربانى كند، و اگر يكى از اينها در حرم صورت گرفته باشد كفاره را دو برابر بايد تقديم كعبه كند. و در تمام اين موارد آنكه مرتكب صيد شده اگر مُحرم به ‏احرام حجّ بوده قربانى را در منى و اگر محرم به احرام عمره بوده قربانى را در مكّه بايد ذبح كند.

و كفّاره صيد نسبت به عالم و جاهل مساوى است. كسى كه عمداً مرتكب قتل شده‏ گناه بر او نوشته مى ‏شود، ولى در مورد خطا او را مى بخشند و گناهى بر او نمى ‏نويسند.كسى كه آزاد بوده و قتل را مرتكب شده كفّاره بعهده خود او است، ولى بنده كفاره ‏اش ‏بعهده مولاى او مى باشد.

اگر صغيرى كه به حدّ تكليف نرسيده مرتكب قتل شده كفاره ندارد، ولى بر كبير كفّاره‏ واجب است. كسى كه مرتكب قتل شده و پشيمان گشته كيفر آخرت از او ساقط مى‏ شود، ولى كسى كه بر آن اصرار ورزد عذاب آخرت هم بر او واجب مى ‏گردد.

پاسخ امام عليه السلام كه پايان يافت مأمون صدا زد: أحسنت يا أبا جعفر ، اى ابوجعفر ؛ احسان كردى و مطلب را خيلى خوب بيان نمودى، خداوند به تو احسان كند، و پاداش دهد. اكنون اگر صلاح مى‏دانيد شما مسأله ‏اى از يحيى بپرسيد.

امام عليه السلام به يحيى فرمود:

از تو پرسش نمايم؟

عرض كرد: اختيار با شما است، اگر سؤال فرموديد و من مى ‏دانستم جواب مى‏ دهم وگرنه از محضر خودتان استفاده مى كنم.

حضرت جواد عليه السلام فرمود: مردى به زنى در اوّل روز نگاه كرد بر او حرام بود، روز كه‏ مقدارى بالا آمد حلال گرديد، چون ظهر فرا رسيد بر او حرام شد، هنگام عصر حلال شد، وقت غروب حرام گرديد، شبانگاه بر او حلال و نيمه شب بر او حرام شد و همينكه صبح ‏طلوع كرد دوباره براى او حلال گرديد ، وجه حرمت و حلّيت را در اين مسأله بيان كن و بگو چگونه مى‏ شود كه اين زن گاهى حلال و زمانى حرام مى ‏گردد؟

يحيى عرض كرد: بخدا قسم ؛ جوابى براى اين مسأله نمى ‏دانم و وجوهى كه در آن هست نمى ‏شناسم، خودتان پاسخ مسأله را بيان كنيد تا همه ما استفاده كنيم .

امام جواد عليه السلام فرمود:

اين زن در اول روز كنيز كسى بود لذا نگاه آن مرد اجنبى بر او حرام بود، روز كه ‏مقدارى بالا آمد او را از صاحبش خريدارى كرد و بر او حلال شد، هنگام ظهر او را آزاد كرد بر او حرام گرديد، چون عصر شد ، با او ازدواج كرد و بر او حلال شد، وقت غروب‏ ظهار كرد و بر او حرام گرديد، شبانگاه كفّاره ظهار را پرداخت و بر او حلال شد نيمه‏ هاى ‏شب او را طلاق داد و بر او حرام گرديد، و وقتيكه صبح شد رجوع كرد و بر او حلال شد.

كلام امام عليه السلام كه به اينجا رسيد و جواب مسأله را كاملاً بيان فرمود مأمون ‏به نزديكان و خويشان خود از بنى عباس كه در مجلس حضور داشتند روكرد و گفت: آيا در ميان شما كسى هست كه بتواند اين مسأله را اينگونه ‏جواب دهد يا مسأله قبلى را آن گونه روشن و مفصّل بيان كند؟

گفتند: نه بخدا قسم نمى‏دانيم، و اميرالمؤمنين(!!) كه داناتر از ما بود ندانست .

مأمون گفت : واى بر شما اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از ميان خلق به‏ فضل و برترى برگزيده شده ‏اند و كمى سن در ايشان مانع از بروز كمالات ‏نيست اين خبر دنباله دارد كه ما در اينجا بخاطر اختصار ذكر نكرديم.(3)

 


(1) خلاصه اش اينستكه مأمون وقتى تصميم گرفت دخترش را به حضرت جواد عليه السلام تزويج كند بنى ‏عباس لب به ‏اعتراض گشودند و گفتند: او هنوز علم و كمالى كسب ننموده ، مقدارى صبر كن تا كامل شود.

مأمون جواب داد: شما اينها را نمى ‏شناسيد ، آنگاه دستور داد مجلسى تشكيل دهند و علماى بزرگ زمان را در آن ‏جمع كنند تا با آن حضرت مباحثه و گفتگو كنند.

(2) مُحرم يعنى كسى كه در حال احرام است .

(3) الإحتجاج: 443، تفسير قمى : 182/1، ارشاد مفيد: 319، بحار الأنوار : 74/50 ضمن ح 3 ، كشف الغمّة:353/2، حلية الأبرار: 553/4، مدينة المعاجز: 3477 ح 68.

 

 

منبع: قطره اي از درياي فضائل اهل بيت عليهم السلام ج 1 ص 659

 

بازدید : 1181
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 22799
بازديد کل : 128862886
بازديد کل : 89521421