5) دستور به حمل منبر رسول خداصلى الله عليه وآله و... و عکس العمل سليمان بن عبدالملک
معاويه دستور داد منبر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را به شام منتقل كنند و گفت: نبايد منبر وعصاى رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم در مدينه باشد كه ايشان قاتلان عثمانند، عصا را كه پيش قُرَظبود مطالبه كرد و همينكه منبر را شروع به حركت دادن كردند، خورشيد گرفت و هواچنان تاريك شد كه ستارگان آشكارا ديده شد و مردم آن را مصيبتى بزرگ پنداشتند ومعاويه منبر را رها كرد.
و گفته شده است: جابر بن عبداللَّه انصارى و ابوهريره پيش معاويه آمدند و گفتند:اى امير مؤمنان! صلاح نيست كه منبر رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم را از جايى كه خود آن حضرتنهاده است حركت دهى و عصاى ايشان را به شام ببرى.
معاويه از تصميم خود منصرف شد و فقط بر منبر، شش پلّه افزود و از قصد خودعذرخواهى كرد.
گويد: چون عبدالملك بن مروان به حكومت رسيد باز به اين خيال افتاد، قبيصةبن ذؤيب به او گفت: تو را به خدا سوگند مىدهم كه چنين كارى نكنى. معاويه منبر راحركت داد خورشيد گرفت وانگهى پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: «هر كس به دروغ بر منبرمن سوگند بخورد نشيمنگاه خود را در آتش فراهم خواهد ساخت» و از اين جهت وسيلهاىبراى تعيين حقوق و اينكه حق با چه كسى است شده است و عبدالملك هم از فكرخود دست برداشت.
چون پسرش وليد بن عبدالملك به حكومت رسيد و حج گزارد، او هم به اين فكرافتاد، سعيد بن مسيّب به عمر بن عبدالعزيز پيام داد كه ابن دوست خود بگو: متعرّضمسجد نشود و خشم خداوند را براى خود فراهم نياورد كه عمر بن عبدالعزيز با اوسخن گفت و او پذيرفت.
و چون سليمان بن عبدالملك حج گزارد، عمر به او گفت كه وليد چنين تصميمى داشته است.
سليمان گفت: هيچ دوست نمىداشتم از عبدالملك و وليد چنين انديشه اى ظاهرشود، ما را با اين امور چكار؟ دنيا را گرفته ايم و در دست ماست حالا بخواهيم آهنگي كى از نشانه هاى مقدّس اسلامى كه مردم به زيارت آن مىآيند بكنيم و آن را از جاى خود حركت دهيم و با خود ببريم، نه اين كارى است كه صلاح نيست.(1)
----------------------------------------------------------
1) نهاية الأرب: 92/7، تاريخ طبرى: 2802/7.
منبع : معاويه : ج ... ص ...
بازديد امروز : 9114
بازديد ديروز : 24593
بازديد کل : 89488204
|