امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
5) اسب ‏سوارى وليد

5) اسب ‏سوارى وليد

   وليد به اسب و اسب ‏دوانى دلبسته بود. اسبى به نام سندى داشت كه بهترين اسب ‏روزگار وى بود و به روزگار هشام با آن در مسابقه شركت مى‏كرد و از اسب معروف‏ هشام كه زائد نام داشت عقب مى‏ماند، گاه دوشادوش آن مى‏رفت و گاه دوّم بود.

   مراتب اسبان مسابقه چنين است: اوّل سابق است آنگاه مصلّى از آن رو كه سر او به‏نيمه پشت اسب اوّل مى‏رسد و نيمه پشت را صلا گويند، سوّم و چهارم را تا نهم ودهم سكيت گويند و اسبان ديگر قابل اعتنا نيست و آنكه آخر همه باشد فسكل است.

   وقتى وليد در رصافه مسابقه ترتيب داد كه هزار اسب در آن بود، وليد ايستاده بودو منتظر زائد بود، سعيد بن عمرو بن سعيد بن عاص نيز با وى بود و اسبى به نام‏ مصباح در مسابقه داشت، وقتى اسبان نمودار شد وليد گفت: به خداى كعبه كه اسب‏ من از اسبان مردان فرومايه پيشى گرفت همان‏ طور كه ما نيز از آن‏ها پيشى گرفتيم ومكرمت يافتيم. آنگاه اسب پسر وليد كه وضاح نام داشت پيشاپيش اسبان بيامد وچون نزديك رسيد سوار آن به سر درافتاد، مصباح اسب سعيد به دنبال آن آمد كه‏ سوارش بر آن بود و به نظر سعيد سابق مى ‏شد، شعرى بدين مضمون گفت كه وليد نيزشنيد: «ما امروز از اسبان فرومايگان پيشى گرفتيم و خدا مكرمت را به ما داد بدينسان‏ در روزگاران قديم اهل بزرگى و رتبه‏ هاى عالى بوده‏ ايم».

  وليد از سخن او بخنديد و از بيم آنكه اسب سعيد سابق شود اسب خود را برجهانيد و رديف وصاح شد و خود را بر آن افكند و راند و اسب سابق شد. وليد نخستين كس بود كه اينكار را در مسابقه باب كرد پس از آن به روزگار منصور، مهدى‏ از او تقليد كرد و هم در ايّام مهدى، هادى به اين رسم عمل كرد.

   وقتى براى روز دوّم مسابقه اسبان را بر وليد عرضه كردند و به اسب سعيد رسيد،گفت: اى ابو عتبه؛ ما با تو كه گفتى امروز از اسبان فرومايگان پيشى گرفتيم مسابقه‏نمى‏دهيم.

   سعيد گفت: اى امير مؤمنان! من چنين نگفتم. گفتم: ما امروز از اسبان فرومايه ‏پيشى گرفتيم. وليد بخنديد و او را در بغل گرفت و گفت: برادرى چون تو از قريش ‏كم مباد.

   وليد بن يزيد در كار جمع ‏آورى اسب و اسب‏ دوانى اخبار نكو داشت. در يك‏ مسابقه هزار اسب از او بود، اسب معروف زائد و اسب سندى كه در مسابقه‏ هاى آن‏ روزگار شهرت يافته بودند از او بود.(1)

-------------------------------------

1) مروج الذهب: 220/2.

منبع : معاويه : ج ... ص ...

بازدید : 1097
بازديد امروز : 15628
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 127579998
بازديد کل : 88862018