امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
6) وصف وليد بن يزيد بن عبدالملك

6) وصف وليد بن يزيد بن عبدالملك

   وليد از جوانان و باريك‏ بينان و دليران و بخشندگان و زورمندان بنى ‏اميّه بود وفرورفته در بازى‏گرى و باده ‏گسارى و خنياگرى بود. در اين زمينه بسى كارها كرد كه ‏انگيزه كشتنش گشت. از ميان سروده ‏هاى نيكوى او اين بود كه چون شنيد كه هشام درپى بركنارى اوست، سرود:

كفرتَ يداً من منعم لو شكرتَها                              جزاك به الرّحمنُ ذوالفضل والمنّ

دست بخشنده‏اى را ناسپاس گذاشتى كه اگر سپاس آن به جاى مى‏ آوردى، خداى ‏بخشنده مهربان پاداش نيك به تو مى‏داد.

   بيت‏ هاى چهارگانه آن پيش‏تر ياد شد. سخن سرايان از سروده‏ هاى او درباره ‏زيباپرستى و گله از دلدار و ستايش باده ناب و جز آن در سروده‏ هاى خويش‏ گنجانده ‏اند و بسى باريك‏ بينى‏ ها از او دزديده ‏اند. به ويژه ابونُواس از او بسيار گرفته ‏است.

  وليد گويد: دوستارى آهنگ و ترانه، مايه گرايش به كام‏ جويى مى‏شود و مردانگى ‏را مى‏ ميراند و جاى باده را مى‏گيرد و كار مستى مى‏كند. اگر به ناچار مى‏خواهيدبخوانيد و بنوازيد، زنان‏تان را از اين كار به دور داريد؛ زيرا آوازخوانى دام و دانه‏ زيبارويان است. من اين را به زبان خود مى‏گويم كه از هر كامى براى من گواراتر است ‏و به نزديك من از آب خنك آرام ‏بخش‏تر؛ ولى بهتر آن است كه مرد روى به راستى ودرستى آورد.

   گويند: يزيد بن منبّه وابسته ثقيف، وليد را ستود و بر خلافت شادباش گفت.

  وليد دستور داد كه بيت‏ها را بشمارند و او را بر هر بيتى هزار درم دهند.

   بيت‏ها را شمردند كه به پنجاه برآمد و او را پنجاه هزار درم دادند(1).

   او نخستين خليفه‏ اى بود كه بر هر بيتى هزار درم بخشيد.

   از آن داستان‏ها كه درباره او همه جاگير است اين است كه قرآن گرامى را گشود وفال گرفت. اين آيه آمد: «گشايش جستند و هر گردن‏كش ستمكارى به نابودى گراييد»(2).قرآن را افكند و تير بر آن زد و گفت:

تخاطبني بحبّار عنيد                                 فها أنا ذاك جبّار عُنيد

إذا ما جئت ربّك يوم حشر                         فقل يا ربّ مزّقني الوليد

مرا گردن‏كش ستمكار مى‏خوانى؛ اينك همان گردن‏كش ستمكارم. چون روزرستاخيز به نزد پروردگارت شدى، بگو: پروردگارا؛ وليد مرا پاره‏پاره كرد.

   پس از آن ديرى برنيامد كه او كشته شد.

   از گفته‏ هاى زيباى او! اين است كه چون مسلمة بن عبدالملك مرد، هشام به‏ سوگوارى درنشست. وليد كه مست و لول بود، به نزد او شد و پوستين خز را بر زمين‏ همى كشاند. بر سر هشام ايستاد و گفت: اى سرور خداگرايان! فرجام هر ماندگار،پيوستن به گذشته روزگار است؛ پس از مسلمه نخجير براى شكار به كاستى نشسته ‏است و مرزهاى استوار به سستى گراييده؛ در پى گذشته تند رفتار شود هر آنكه ‏استوار و كامكار است؛ «توشه برگيريد بسيار، كه پرهيزگرى بهتر است از هر كار»(بقره / 197 / )».

   هشام روى برگرداند و هيچ پاسخ نيارست و مردم از گفتار خاموش گشتند و پاسخ‏ نگفتند.

   گروهى وليد را از آنچه درباره ‏اش گفته شده است پاك دانسته، آن را انكار كرده ‏اند و نادرست شمرده اند. گفته‏ اند: اينها بر او چسبانده شده است!

   گفتار اين گروه درست نيست ]آنچه درباره اش گفته شده، درست است[.(3)

----------------------------------------

1) برابر با 148500 گرم سيم، برابر با 67567500 ريال به پول امروزى (هر درم 2/97 گرم و هر گرم 455 ريال).

2) سوره ابراهيم، آيه 15.

3) تاريخ كامل ابن اثير: 3145/7.

منبع : معاويه : ج ... ص ...

بازدید : 1158
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 22806
بازديد کل : 127594355
بازديد کل : 88869196