امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
4) محکوم شدن عمر بن عبدالعزيز توسط نوجوان دوازده ساله

4) محکوم شدن عمر بن عبدالعزيز توسط نوجوان دوازده ساله

موقعى كه عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد، هيئت‏ هايى از اطراف كشور، به منظور عرض تبريك و تهنيت، به‏ حضور وى آمدند. از آن جمله، هيئتى بود از حجاز. در آن هيئت نوجوان بالغى بود كه در مجلس خليفه به پا خاست تاسخن بگويد.

خليفه گفت: آن كس كه سنّش از تو بيشتر است حرف بزند، زيرا او به سخن گفتن شايسته‏ تر است.

نوجوان گفت: اى خليفه مسلمين! اگر ميزان شايستگى سن بيشتر باشد، در مجلس شما كسانى هستند كه براى‏ خلافت شايسته‏ ترند.

عمر بن عبدالعزيز از سخن طفل به شگفت آمد. او را تأييد كرد و اجازه داد سخن بگويد.

كودك گفت: از بلد دورى به اين‏جا آمده ‏ايم. آمدن ما نه براى طمع است، نه به علّت ترس. طمع نداريم، براى آن‏كه ازعدل تو برخورداريم و در منازل خويش با اطمينان زندگى مى‏كنيم. ترس نداريم؛ زيرا خويشتن را با عدل تو از جو، درامان مى‏دانيم. آمدن ما در اين‏جا فقط براى شكرگزارى و قدردانى است.

فقال له عمر: عظنى يا غلام.

فقال: يا أميرالمؤمنين! أن اُنا ساغرّهم حلم اللَّه وثناء الناس عليهم فلاتكن ممّن يعزّه حلم اللَّه وثناء الناس عليه فتزل‏قدمك.

فنظر عمر في سنّ الغلام فإذاً له اثنتا عشرة سنة!(1)

عمر بن عبدالعزيز گفت: اى پسر؛ مرا موعظه كن.

نوجوان گفت: اى امير! گروهى بر اثر حلم خداوند مغرور شده ‏اند و گروهى به مدح و تمجيد مردم. تو از كسانى مباش كه حلم الهى ياتحسين مردم از آن‏ها، موجب غرورشان گرديده و دچار لغزش شده ‏اند.

عمر بن عبدالعزيز در چهره نوجوان دقّت كرد و او را دوازده ساله يافت.

 

دو جمله ‏اى كه نوجوان، در مقابل سخن عمر بن عبدالعزيز، بالبداهه و بدون فكر قبلى به زبان آورد، شايان كمال‏ توجّه است:

اوّل:عمر گفت: آن‏كه سنّش از تو بيشتر است سخن بگويد، زيرا او به سخن‏ گفتن شايسته‏ تر است. نوجوان گفت: اگرميزان شايستگى سن بيشتر است، در مجلس شما كسانى هستند كه براى خلافت شايسته‏ ترند.

دومّ: عمر از نوجوان خواست او را موعظه كند. او بالبداهه موعظه ‏اى خوب و متناسب مقام بيان نمود.

اين فصاحت حيرت‏ زا، در سنين كودكى، چيزى جز عطيّه الهى و استعداد فطرى نيست. به فرموده اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام گوينده‏ اى‏ اين چنين، از فصاحتى رفيع و بلندپايه برخوردار است.

سئل على‏ عليه السلام: من أفصح الناس؟

قال: المجيب المسكت عند بديهة المقال.(2)

از على‏ عليه السلام سئوال شد: فصيح‏ترين مردم كيست؟

در پاسخ فرمود: از همه فصيح‏تر كسى است كه بالبداهه و بدون فكر قبلى به گفته پاسخ صحيح و جامع مى‏دهد. به طورى‏ كه گوينده را ساكت مى‏كند و براى او جاى سخن باقى نمى‏گذارد.(3)

---------------------------------------

1) المستطرف: 46/1.

2) ميزان الحكمة: 486/7.

3) سخن و سخنورى: 135.

منبع : معاويه : ج ... ص ...

بازدید : 891
بازديد امروز : 15442
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 127579627
بازديد کل : 88861832