امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(5) پاسخ امام حسن مجتبی عليه السلام به سوالات مهم در حضور اميرمؤمنان عليه السلام

(5)

پاسخ امام حسن مجتبی عليه السلام

به سؤالات مهم در حضور اميرمؤمنان عليه السلام

طبرى قدس سره از حضرت جواد الأئمّه عليه السلام نقل كرده است كه فرمود:

 اميرالمؤمنين عليه السلام به همراه فرزندش امام مجتبى عليه السلام و سلمان وارد مسجد شدند و نشستند، مردم در اطراف آن حضرت جمع شدند، ناگاه مردى با شكل و شمايل نيكو و ظاهرى آراسته وارد شد و بر آن حضرت سلام كرد و نشست.

 سپس عرض كرد: اى امير مؤمنان ! از شما سه پرسش مى ‏كنم ، اگر آن ها را جواب گفتى مى ‏دانم كه مردم گناه نابخشودنى و بزرگى را مرتكب شده ‏اند و خود را در دنيا و آخرت به هلاكت افكنده ‏اند كه ديگرى را برگزيده ‏اند، و اگر جواب نگفتى و پاسخ مناسب به سئوالات من ندادى مى‏ دانم كه تو و آن ها يكسان هستى.

 اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: از آنچه دلت مى‏ خواهد سئوال كن، عرض كرد:

 أخبرني عن الرجل إذا نام أين تذهب روحه؟ وعن الرجل كيف يذكر وينسى؟ وعن الرجل كيف يشبه ولده الأعمام والأخوال؟

 به من خبر بده كه آدمى هنگام خواب روح او كجا مى ‏رود ؟ و چگونه انسان مطلبى را به خاطر مى ‏آورد و چگونه فراموش مى ‏نمايد، و چگونه مى ‏شود كه فرزند گاهى شبيه عموها و دائى ‏هاى خود مى‏ شود.

 اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى آن شخص سئوالاتش تمام شد به فرزندش امام حسن عليه السلام رو كرد و فرمود:

 اى ابو محمّد! تو پاسخ سئوالات اين شخص را بگو.

 امام حسن عليه السلام فرمود: امّا سئوال اوّل كه گفتى: وقتى شخص مى خوابد روح او كجا مى ‏رود؟ پاسخش اينست كه:

 روح او به باد، و باد به هوا آويخته مى‏ گردد تا وقتى كه آن شخص خود را براى بيدار شدن حركت دهد، پس اگر خداوند تبارك و تعالى به برگشتن روح براى صاحب آن اجازه دهد، آن روح باد را و باد هوا را به سوى خود مى‏ كشد، در نتيجه روح بر مى‏ گردد و در بدن صاحبش جاى مى گيرد، و اگر خداوند تبارك و تعالى به برگشت روح اجازه ندهد قضيّه برعكس مى‏ شود يعنى هوا باد را و باد آن روح را به سوى خود مى ‏كشد و تا هنگام خارج شدن از قبر به بدن صاحبش بر نمى ‏گردد.

 و امّا سئوال دوّم نسبت به يادآورى و فراموشى، جوابش اينست كه:

 دل آدمى در ميان ظرفى است و بر روى آن روپوشى قرار گرفته است، اگر وقتى مى ‏خواهد مطلبى را بياد آورد صلوات كاملى بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام بفرستد، پرده از روى آن ظرف كنار مى ‏رود، قلب گشوده و به تعبيرى روشن مى ‏شود و آن شخص آنچه را فراموش كرده بياد مى آورد، و اگر صلوات بر محمّد و آل محمّد عليهم السلام نفرستد يا صلوات را ناقص يعنى بدون ذكر «آل محمّد» بگويد روپوش از روى آن كنار نمى ‏رود، در نتيجه قلب همان گونه تاريك مى ‏ماند و فراموشى او برطرف نمى ‏شود.

 و امّا سئوال سوّم كه از شباهت فرزند به عموها و دائى ‏ها پرسيدى پاسخش اينست كه:

 وقتى شخصى با همسرش همبستر مى ‏شود اگر قلب او آرام و رگ هايش داراى آرامش و بدن دچار لرزه و اضطراب نباشد آن نطفه داخل خود رحم قرار مى ‏گيرد و فرزند شبيه پدر و مادرش به دنيا مى ‏آيد، ولى اگر برخلاف آن شخص از آرامش قلب و رگ ها برخوردار نباشد و بدنش بخاطر ترس و وحشت و يا عارضه ديگر دچار لرزه و اضطراب باشد نطفه لرزش پيدا مى ‏كند و بر بعضى از رگ ها قرار مى گيرد ؛ اگر بر رگى از رگ هاى عموها قرار گرفت فرزند شبيه عموهايش مى ‏شود و اگر بر رگى از رگ هاى دائى‏ ها قرار گرفت فرزند شبيه دائى ‏هايش مى ‏شود. 

 شخص سئوال كننده بعد از آنكه پاسخ سئوال هاى خود را شنيد عرض كرد:

 شهادت مى‏ دهم كه خدائى جز خداوند يكتا نيست و همواره به آن گواهى مى‏ دهم، و شهادت مى ‏دهم كه محمّد صلّى الله عليه وآله وسلم فرستاده او است، و پيوسته به آن گواهى مى دهم.

 بعد اشاره به اميرالمؤمنين عليه السلام نمود و عرض كرد: و شهادت مى‏ دهم كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم بعد از خودش به تو وصيّت كرده و تو جانشين او هستى و براهين او يعنى دلايل روشن او را آشكار مى‏ كنى، سپس اشاره به امام حسن عليه السلام نمود و عرض كرد:

 و شهادت مى‏ دهم كه تو بعد از پدرت وصى و جانشين او هستى، و همان حجّت ‏ها و دلايل او را برپا مى‏ دارى ، و سپس عرض كرد:

 و شهادت مى ‏دهم كه حسين بن على فرزند رشيدت بعد از برادرش حجّت الهى است و براى مردم دليل و برهان ارائه مى‏ دهد، و شهادت مى‏ دهم كه علىّ بن الحسين برپا دارنده امر حسين است يعنى بعد از او پرچم هدايت را به دوش دارد.

 و شهادت مى ‏دهم كه محمّد بن على برپادارنده امر علىّ بن الحسين است و ادامه دهنده راه او است.

 و شهادت مى دهم كه جعفر بن محمّد برپادارندۀ امر محمّد بن على و فرمانرواى بعد از او است.

 و شهادت مى‏ دهم كه موسى بن جعفر برپادارنده امر جعفر بن محمّد و اختياردار امور بعد از او است.

 و شهادت مى ‏دهم كه علىّ بن موسى برپادارنده امر موسى بن جعفر و رهبر مردمان بعد از او است.

 و شهادت مى ‏دهم كه محمّد بن على برپادارنده امر علىّ بن موسى و پيشواى جن و انس بعد از او است.

 و شهادت مى ‏دهم كه علىّ بن محمّد برپادارنده امر محمّد بن على و زمامدار امور بعد از او است.

 و شهادت مى ‏دهم كه حسن بن على برپادارنده امر علىّ بن محمّد و هدايتگر شيعيان بعد از او است.

 وأشهد أنّ رجلاً من ولد الحسن بن عليّ لايسمّى ولايكنّى حتّى يظهر أمره فيملأها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً،

 و شهادت مى ‏دهم كه آخرين امام مردى از فرزندان حسن بن على است، نام اصلى او و كنيه ‏اش را نبايد گفت تا آنكه ظهور كند و جهان را پر از عدل و داد نمايد همان طور كه از ظلم و ستم پر شده باشد.

 و بعد از آن عرض كرد: درود و رحمت و بركات الهى بر تو باد اى امير مؤمنان و از جا برخاست و رفت.

 اميرالمؤمنين عليه السلام به امام مجتبى عليه السلام فرمود: اى ابو محمّد! به دنبال اين شخص برو و ببين كجا مى ‏رود ؟

 امام حسن عليه السلام به دنبال او از مسجد خارج شد، و وقتى برگشت به اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: همينكه پاى خود را از مسجد بيرون گذاشت نفهميدم چه شد و به كجا رفت.

 فرمود: اى ابو محمّد ! آيا او را شناختى؟

 عرض كرد: خدا و رسولش و امير مؤمنان داناترند.

 على عليه السلام فرمود: او خضر عليه السلام بود.(1)


(1) دلائل الإمامة: 174 ح 26، المحاسن: 274 ح 199، كمال الدين: 313، عيون الأخبار: 65/1 ح 35، بحار الأنوار: 414/36 ح1، حلية الأبرار: 33/3 ح 1، إرشاد القلوب: 291/2.

 

منبع: قطره اي از درياي فضائل اهل بيت عليهم السلام ج 1 ص 441 ح 16

 

بازدید : 1448
بازديد امروز : 5854
بازديد ديروز : 19532
بازديد کل : 128829000
بازديد کل : 89504476