امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(1) پيشگوئى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره عايشه

(1)

پيشگوئى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره عايشه

محمّد بن مهران، از محمّد بن علىّ بن خلف، از محمّد بن كثير، از اسماعيل بن زياد بزّاز، از ابى ادريس، از رافع - آزادكرده عايشه - نقل مى ‏كند كه‏ مى‏ گفته است:

   پسر بچّه بودم و خدمتگزارى او را بر عهده داشتم و معمولاً هنگامى كه پيامبر در خانه عايشه بودند من همان نزديكى بودم. يك روز كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم در خانه عايشه بودند، كسى آمد و در زد. من رفتم، كنيزكى بود كه ظرفى ‏سرپوشيده همراه داشت. پيش عايشه برگشتم و به او خبر دادم. گفت: او را به ‏خانه بياور. كنيزك آمد و ظرف را پيش عايشه نهاد و عايشه ظرف را پيش‏ پيامبر نهاد و ايشان شروع به خوردن كردند و فرمودند:

اى كاش؛ اميرالمؤمنين و سالار اوصياء و پيشوا و امام پرهيزكاران با من مى ‏بود و از اين غذا مى ‏خورد.

   عايشه پرسيد: او كيست؟

   در همين حال در خانه را كوبيدند. رفتم و ديدم علىّ بن ابى طالب ‏عليه السلام‏ است. به حضور پيامبر برگشتم و گفتم: على‏ عليه السلام بر در خانه است.

   فرمود: او را بياور و همين كه على ‏عليه السلام وارد شد، پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند:

چه خوب؛ من در آرزوى آمدن تو بودم و اگر ديرتر آمده بودى از خداوند مسألت مى‏ كردم كه تو را پيش من برساند. بنشين و همراه من از اين غذا بخور.

   چون اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام نشست، ديدم پيامبر به او نگريست و فرمود:

خدا بكشد آن را كه با تو جنگ كند و خداى دشمن دارد آن را كه با تو دشمنى كند.

   عايشه گفت: چه كسى با او جنگ مى ‏كند و چه كسى با او دشمنى مى ‏ورزد؟

   فرمود: تو و همراهانت.

   اين حديث هم دلالت بر دشمنى عايشه با اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام دارد و با آنكه مى ‏دانست امام پرهيزگاران كيست، با استفهامى كه حاكى از انكار اوست ‏و نفرين پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم هم حاكى از آن است كه مى‏ دانسته عايشه با او جنگ وستيز خواهد كرد و خواسته است فضيلت اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام را بيان كند و از (افكار) امّت هر گونه شبهه را بزدايد كه اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام بر حق وصواب است و دشمن او در ستيز و دشمنى خود با او بر باطل است(1).(2)

   پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله وسلم اين روايت را مطلق فرموده ‏اند، بنابراين شامل معاويه وديگران نيز مى ‏شود.

 


1) اين روايت از كشف اليقين: 13 و 14، در بحار الأنوار چاپ جديد: 351/38 آمده است. همچنين رجوع كنيد به بحار الأنوار: ج 348 - 360/38.

2) نبرد جمل: 254.

 

منبع: معاويه ج 1 ص 340

 

بازدید : 1031
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 22383
بازديد کل : 128862054
بازديد کل : 89521005