امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(3) (عيد واقعی) يا خطبۀ مهم حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در عيد فطر (سال 10 هـ.ق)

(3)

(عيد واقعی)

يا خطبۀ مهم حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام

در عيد فطر (سال 10 هـ . ق)

در اين روز اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خطبه خواند به اين خطبه، چنان‏كه در مجموعه ورّام مى ‏باشد كه موسوم به «تنبيه الخواطر» است و نيز در «امالى صدوق : 61» و ما از امالى نقل مى ‏نماييم.

   بعد از ذكر اسناد فرمايد:

عن جعفر بن محمّد الصادق‏ عليه السلام، عن أبيه، عن جدّه ‏عليهم السلام قال: خطب ‏اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب‏ عليه السلام يوم الفطر، فقال:

أيّها النّاس؛ إنّ يومكم هذا يوم يُثاب فيه المحسنون ويخسر فيه ‏المبطلون(1)، وهو أشبه يوم بيوم قيامتكم، فاذكروا بخروجكم من‏ منازلكم إلى مصلاّكم، خروجكم من الأجداث إلى ربّكم. واذكروا بوقوفكم في مصلاّكم، وقوفكم بين يدي ربّكم، واذكروا برجوعكم إلى‏ منازلكم؛ رجوعكم إلى منازلكم في الجنّة والنار، الخبر.

(ترجمه حاصل روايت اين است كه) حضرت كاشف الحقايق والدقائق مولانا حضرت صادق ‏عليه السلام فرمود: كه پدرم فرمود: كه جدّم فرمود: اميرالمؤمنين ‏عليه السلام درروز عيد فطرى خطبه خواند و به مردم فرمود:

ايّها الناس؛ امروز كه روز فطر است، روزى است كه نيكوكاران و هر كس كه عمل‏ خيرى كرده است به ثواب و اجر خود مى ‏رسد و فيض و بهره خود را مى‏ يابد و به‏ عطاياى پروردگار خود نايل مى ‏گردد و لكن بدكاران و كسانى كه ماه مبارك را به ‏هواهاى نفسانيّه گذارنيدند و نافرمانى پروردگار خود نمودند خسران و ضرر خواهند داشت. و اين روز، روزى است كه خيلى شبيه به روز قيامت مى ‏باشد؛ آن ‏روزى كه خدا شما را زنده مى ‏فرمايد براى حساب. پس ياد كنيد وقتى در اين روز از خانه ‏هاى خودتان بيرون مى‏ شويد به جهت رفتن به نماز عيد، آن روزى را كه به امر خدا از قبرها بيرون مى ‏آييد براى حضور در محضر و محكمه الهيّه و وقتى كه به ‏مصلّى و محلّ نماز رسيديد و ايستاديد،  متذكّر گرديد آن زمانى را كه در محشر و در حضور خالق اكبر مى‏ ايستيد براى حساب و چون از نماز فراغت پيدا كرديد ومى‏ خواهيد به خانه ‏هايتان برگرديد. ياد آوريد آن وقتى را كه در قيامت از حساب‏ آسوده  شده ‏ايد و به منازل خود كه در بهشت يا جهنّم تعيين شده است بر مى ‏گرديد؛ نيكوكاران به جانب بهشت مى ‏روند و بدكاران به سمت دوزخ.

   حقير گويد: پس انسان بايد بعد از نماز عيد بين خوف و رجا باشد. امّا خوفش از جهت اين‏كه شايد اعمال او از نماز و روزه و غير ذلك به درجه قبول به درگاه الهى ‏نرسيده باشد، و امّا رجاء از جهت اين‏كه چون رحمت و لطف پروردگار رئوف بسياراست و شايد نظر لطف به او شده لذا خوشحال و فرحناك و اميدوار به رحمت‏ هاى‏ خداوندى باشد و حمد نمايد و اظهار تشكّر كند كه خداى منّان بر او منّت نهاده وتوفيق روزه‏ گرفتن به وى داده است.

   حافظ:

مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو

يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو

گفتم: اى بخت بخسبيدى و خورشيد دميد

گفت با اين همه از سابقه نوميد مشو

   و چون مؤمن از اين جهت كه خدا به او توفيق روزه داده، مسرور است؛ لذا اين‏ روز را عيد ناميده‏ اند زيرا كه گفته‏ اند: «العيد هو اليوم الّذي يعود فيه الفرح والسرور».و در «شاخه طوبى: 15» گويد:

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در يکی از عيدها فرمودند:

إنّما هو عيد لمن قبل الله صيامه وشكر قيامه وكلّ يوم لايعصى الله فيه ‏فهو يوم عيد، انتهى.

   و عجب اين است كه بزرگترين روزى كه خداى عظيم را مردم به معصيت بزرگ ‏معصيت كردند و آن را عيد قرار دادند، روزى بود كه سر مبارك حسين ‏عليه السلام را با سرها و اسيران آل پيغمبر وارد شام كردند.

كانت مآتم بالعراق تعدّها

امويّة بالشام من أعيادها

   و باز از جهت ديگر نيز بايد مؤمن در اين روز ملول و محزون باشد؛ زيرا كه قلب ‏مبارك حضرت بقيّة الله ارواحنا له الفداء وعجّل الله تعالى فرجه الشريف، ملول و محزون است؛ چنان كه در كتاب شريف «من لايحضر» و هم «فروع كافى» است كه:

حنّان بن سدير از عبدالله بن سنان از امام باقر عليه السلام روايت کرده است که آن حضرت فرمود:

يا عبدالله؛ ما من يوم عيد للمسلمين أضحى ولا فطر إلاّ وهو يجدّد لآل‏ محمّد فيه الحزن.

قال: قلت: ولِمَ؟

قال: لأنّهم يرون الحقّ في يد غيرهم.

هيچ روز عيدى براى اهل اسلام پيش ‏آمد نمى‏ كند چه عيد قربان و چه عيد فطر، مگر اين‏كه اندوه و حزن براى آل پيغمبر تازه مى ‏شود.

راوى عرض مى ‏كند: گفتم : براى چه حزن شما تجديد مى ‏شود؟

فرمود: از جهت آن‏كه حقّ خود را در دست غاصبان مى ‏بينند.

   مسلّم است كه حزن اين خانواده‏ عليهم السلام از براى حبّ جاه و رياست نيست؛ بلكه از جهت محبّت و شفقت بر امّت و رعيّت است كه ايشان را در حيرت و ضلالت مى ‏بينند و از ترس اشرار و معاندان نمى ‏توانند كه ايشان را هدايت نمايند.

   پس به مضمون حديث مذكور، امروز كه روز عيد فطر است، روز حزن امام زمان‏ حضرت بقيّة اللَّه عجّل الله تعالى فرجه الشريف است و سزاوار است كه اهل ايمان و منتظرين ‏آن حضرت اظهار حزن كنند و دعاى ندبه را بخوانند كه از جمله اوقات خواندن دعاى ‏ندبه، روز عيد فطر است و ندبه و گريه كنند و فرج آن سرور را از درگاه ربوبيّت طلب‏ نمايند و بگويند:

يا اباة الضيم ما هذا القعود

فالموالى اليوم سادتها العبيد

حقّكم ضاع وفي الأيدى الضّبا

أيضيع الحقّ والبيض شهود

اى كسى كه ستم را نمى‏ پذيرى، اين كنار نشستن براى چيست؟ امروز كه بردگان برسروران حكم مى ‏رانند.

حقّ شما ضايع شده و در دست حقّه بازان قرار گرفته است؛ آيا در حالى ‏كه سران‏ حضور دارند، بايد حقّ ضايع شود؟

   اين است كه در دعاى ندبه مى ‏خوانيم: «أين معزّ الأولياء».

   بالجمله معلوم است كه روز فرح و وقت سرور و عيد براى شيعيان و دوستان وسادات ايشان آن روزى است كه امام عصر ارواحنا فداه ظاهر شده باشد و نماز عيد را با آن ‏امام عادل خوانده باشند. و حقيقتاً عيد و سرور وقتى است كه اهل ايمان چشم هاشان به‏ جمال مولا و صاحبشان روشن شده باشد، و عيد آن وقتى است كه آن حضرت شمشير كشيده و روى زمين را از خار و خاشاك ظلم پاك ساخته باشد و بسيط خاك را پر ازعدل و داد فرموده باشد و قوانين الهيّه را بين خلق اجرا نموده باشد و دوستان خود راعزّت و دشمنان خود را به ذلّت رسانيده و انتقام از ظالمين گرفته باشد؛ به خصوص ازكسانى كه روز عاشورا دور جدّ بزرگوارش امام حسين‏ عليه السلام را گرفتند و آن حضرت را با ياران و جوانانش با لب‏ هاى تشنه كشتند. أين الطالب بدم المقتول بكربلاء.

فما العيش بعد السبط إلاّ منغّض

عليَّ ولو اوتيت ملك ابن داود

وما الدهر حتّى العيد الاّ ماتم

وهل ترك العاشور للنّاس من عيد

زندگى پس از سبط پيامبر بر من تلخ است؛ هر چند پادشاهى ابن داود را به من ‏بخشند.

تمام روزگار و حتّى عيد جز ماتم نيست، و آيا عاشورا براى مردم، عيد هم گزارده ‏است؟ (2)


1) المسيئون، خ.

2) نفائح العلاّم فى سوانح الأيّام: 26/2.

 

منبع: معاويه ج ... ص ...

 

 

بازدید : 1373
بازديد امروز : 0
بازديد ديروز : 22158
بازديد کل : 128861604
بازديد کل : 89520780