(1)
عمروعاص و خالد بن وليد در لشكر كفّار در جنگ خندق
از جابر بن عبداللَّه برايم نقل كردند كه مى گفت: موقعى كه من از خندق پاسدارى مى كردم متوجّه شدم كه سواركاران مشركين دور و بر خندق مى گردند، و در جستجوى محلّ باريكى از خندق هستند كه از آنجا گذشته و نفوذ كنند، عمرو بن عاص و خالد بن وليد درصدد اين بودند تا از غفلت مسلمانان استفاده كرده و اين كار را انجام دهند. ما با خالد بن وليد برخورد كرديم كه همراه صد سوار در جستجوى محلّ باريكى از خندق بودند، و مى خواست سواران خود را عبور دهد كه ما به طرف آنها تيراندازى كرديم تا آنكه برگشتند.
از قول محمّد بن مَسْلَمه هم برايم نقل كردند كه مى گفت: در آن شب، خالد بن وليد همراه صد سوار از ناحيه وادى عقيق خود را به مَذاد رساند، و مقابل خيمه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم در آن سوى خندق ايستاد. من مسلمانان را متوجّه كرده و به عبّاد بن بِشركه سرپاسدار خيمه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم بود و در حال نماز بود، بانگ زدم: مواظب باش غافلگير نشوى.
او به سرعت به ركوع و سجود پرداخت و خالد همراه سه نفر ديگر جلوتر آمد، و شنيدم كه مى گويند: اين خيمه محمّد است، تيراندارى كنيد و شروع به تيراندازى كردند.
ما در اين طرف خندق و آنها در طرف ديگر خندق به مقابله پرداختيم و شروع به تيراندازى به يكديگر كرديم و ياران ما به كمكم آمدند و ياران ايشان هم به يارى آنها شتافتند. گروه زيادى از هر دو سو زخمى شدند و سپس در كناره خندق به حركت درآمدند و ما هم آنها را تعقيب كرديم، و به هر پست نگهبانى كه مى رسيديم گروهى با ما راه مى افتادند و گروه هم همچنان پاسدارى مى دادند، تا به منطقه راتِج رسيديم. در آنجا دشمن مدّتى طولانى ايستاد، و منتظر بنى قُريظه شد تا به مركز مدينه حمله كند. ناگاه متوجّه شديم كه سواران سَلَمة بن اسلم بن حُرَيش كه مشغول پاسدارى از مدينه بودند، رسيدند و خود را به لشكر خالد زدند و به جنگ پرداختند. به اندازه دوشيدن ميشى بيشتر طول نكشيد كه ديدم سواران خالد پشت كردند و سواران سلمه بن اسلم آنها را تعقيب كرده تا جايى كه آمده بودند، بيرونشان كردند.(1)
1) مغازى: 349/2.
منبع: معاويه ج ... ص ...
بازديد امروز : 6009
بازديد ديروز : 19024
بازديد کل : 88852399
|