(2)
حضرت موسی علیه السلام و تورات
هنگامى كه خداوند عزّ وجل حضرت موسى بن عمران عليه السلام را به پيامبرى برانگيخت و او را به عنوان همراز خويش برگزيد و دريا را برايش شكافت و بنى اسرائيل را رهائى بخشيد و به او تورات و الواح را مرحمت فرمود، خود را ديد كه موقعيّت و منزلتى نزد خداوند تبارك و تعالى دارد، عرض كرد: پروردگارا؛ مرا به كرامتى گرامى داشته اى كه به كسى پيش از من چنين كرامتى نفرموده اى.
از طرف پروردگار به او خطاب شد: اى موسى؛ آيا نمى دانى كه محمّد صلى الله عليه و آله و سلم نزد من برتر از تمام فرشتگان و همه آفريدگانم مى باشد؟
موسى عرض كرد: پروردگارا؛ اگر محمّد صلى الله عليه و آله و سلم نزد تو گرامى تر از همه آفريدگانت مى باشد، آيا در خاندان پيامبران از خاندان من كسى گرامى تر هست؟
خداوند بزرگ مرتبه فرمود: آيا نمى دانى برترى آل محمّد عليهم السلام بر تمام اهل بيت پيامبران، مانند برترى محمّد صلى الله عليه و آله و سلم بر تمام رسولان است؟
موسى عرض كرد: پروردگارا؛ اگر آل محمّد عليهم السلام چنين مرتبه اى دارند آيا در ميان امّت پيامبران از امّت من امّتى نزد تو برتر هست؟ ابرها بر امّت من سايه افكندند، بر آنان منّ و سلوى (يعنى گز انگبين و بلورچين) فرو فرستادى و دريا را براى ايشان شكافتى!
خداوند بزرگمرتبه فرمود: اى موسى؛ آيا نمى دانى فضيلت و برترى امّت محمّد بر همه امّتها مانند فضيلت و برترى او بر همه آفريدگانم مى باشد؟
در اين هنگام موسى عرض كرد: پروردگارا؛ كاش من آنها را مىديدم.
خداوند به او وحى فرمود: اى موسى؛ تو هرگز آنان را نمى بينى و اكنون دوران ظهور ايشان نيست، ولى به زودى در بهشت آنان را خواهى ديد. در بهشت عدن و فردوس در حضور محمّد صلى الله عليه و آله و سلم در نعمتهاى بهشتى غوطه ورند و در خير و خوبى هاى آن شادمانند، آيا دوست دارى كلام آنان را به گوش تو برسانم؟
عرض كرد: بلى؛ اى خداى من.
خداوند بزرگ مرتبه فرمود: در پيشگاه من بايست و دامن به كمر ببند مانند ايستادن بنده اى ذليل در پيشگاه پادشاهى باجلالت و شكوه.
حضرت موسى به دستور پروردگار عمل كرد و آنگاه خداوند امّت محمّد صلى الله عليه و آله و سلم را ندا داد و آنها همگى در حالى كه در صلب پدران و رحم مادران بودند در جواب گفتند:
لبّيك اللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد والنّعمة والملك لك لا شريك لك.
خداوندا؛ لبّيك، شريكى براى تو نيست لبّيك، بىگمان سپاس و ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است و شريكى ندارى.
و خداوند اين اجابت را شعار حجّ و حاجى ها قرار داد. سپس پروردگار عزيز ما ندا داد: اى امّت محمّد؛ خواست من نسبت به شما چنين است كه رحمتم بر غضبم پيشى گرفته، و عفو و گذشتم پيش از عقوبتم و كيفرم است، شما را پيش از آنكه مرا بخوانيد اجابت كردم، و پيش از آنكه از من درخواست كنيد عطا نمودم، هر كدام از شما مرا ديدار كند و گواهى دهد به اينكه معبودى جز خداوند يكتا نيست و او شريك ندارد، و اينكه محمّد صلى الله عليه و آله و سلم بنده و فرستاده او است، و در گفتارش صادق و در كردارش موافق با حق است، و اينكه علىّ بن ابى طالب عليه السلام برادر او و جانشين بعد از او و عهده دار امور او است، و اطاعت او را بر خود لازم بداند؛ همانطور كه ملتزم به اطاعت محمّد صلى الله عليه و آله و سلم مى باشد و اينكه اولياى پاك و پاكيزه - كه به شگفتى هاى آيات خداوند و دلائل حجّتهاى او بعد از آن دو بزرگوار خبر مى دهند - اولياى او هستند، چنين كسى را داخل بهشت مى نمايم گر چه گناهانش مانند كف دريا باشد.
امام عليه السلام فرمود:
هنگامى كه خداوند پيامبر ما حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و سلم را به پيامبرى برانگيخت به او فرمود: اى محمّد؛ «وَما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَيْنا»[1]؛ «و تو در كنار طور نبودى آنگاه ندا داديم» امّت تو را به اين كرامت.
سپس خداوند عزّ وجلّ به محمّد صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بگو: سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است بر اين فضيلتى كه مرا به آن اختصاص داد.
و به امّت او فرمود: شما نيز بگوئيد: سپاس خداوندى را كه پروردگار جهانيان است بر اين فضيلتها كه ما را به آنها اختصاص داد».[2]
منبع: صحیفه رضویه ص 442.
بازديد امروز : 11668
بازديد ديروز : 23196
بازديد کل : 88881253
|