امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
سنخیّت در غدیر و عدم سنخیّت در سقیفه

سنخیّت در غدیر

و عدم سنخیّت در سقیفه

مسئله تشابه و سنخیّت یکی از اوصافی است که همیشه باید میان رهبران الهی و جانشینان آنان رعایت شود یکی از اوصاف پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله شجاعت آن حضرت بوده است آیا ابوبکر و عمر که همیشه در جنگ فرار می کردند دارای شجاعت بودند یا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که حتّی یک بار در هیچ یک از جنگ ها فرار نکرده اند و حتّی زره آن حضرت پشت نداشته؟ آیا از نظر صاحبان عقل و خرد چه کسی سزاوار خلافت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است؟

پیروان سقیفه ابوبکر را انتخاب کردند که بنا به نوشته های علمای بزرگ اهل تسنّن بارها در جنگ فرار کرده بود و پیروان غدیر، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را خلیفه و جانشین رسول خدا می دانند که شجاع ترین فرد در عالم بودند.

برای اینکه بدانید منتخب سقیفه یعنی ابوبکر هیچگونه تشابه و سنخیّتی با رسول خدا صلی الله علیه وآله نداشته و فقط حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت سنخیّت داشته اند ، به این گفتار توجّه کنید.

«پیش از اسلام هیچ صحنۀ نبردی دربارۀ شهسواری خلیفه روایت نگشته؛ همان سان که در جنگ های فراوان پیامبر صلّی الله علیه وآله که او نیز در آن ها حضور داشته، صحنه ای از وی نمی یابیم که گواه دلیری اش باشد یا جایگاه و موضعی که یادش را در تاریخ جاودان سازد و یا گامی کوتاه در میدان های آن نبردهای خونین برداشته باشد که از این جنبه مهم (و دلیری او)، پرده بردارد؛ جز آن که در نبرد خيبر، همچون دوستش عمر بن خطاب از در آویختن با مرحب يهودی گریخت.

على و ابن عباس گفته اند که رسول خدا صلّی الله علیه وآله ابوبکر را به خیبر گسیل فرمود و او با همراهانش شکست خورده، پا به فرار نهاد. فردای آن روز، عمر را فرستاد و او نیز شکست خورده و گریزان بازگشت، در حالی که وی یارانش را بزدل می شمرد و یارانش او را بزدل می خواندند.

این خبر را طبرانی و بزّاز با ذکر سند روایت کرده اند؛ چنان که در مجمع الزوائد (9 / 124 )  آمده است. راویان سند بزّار، روایتگران حدیث های صحیح هستند، جز محمّد بن عبدالرحمان که در جایگاه صدق و راستی قرار دارد (الجرح والتّعدیل: 7 / 323) نیز قاضی عضد ایجی (المواقف في علم الكلام (ص۴۱۰) ماجرای شکست خوردن و گریختن آن دو مرد در نبرد خیبر را یاد نموده و شارحان این کتاب، آن را تایید کرده اند؛ همان سان که در شرح (جرجانی بر) آن (3 / 276 (8 / 269) آمده است. قاضی بیضاوی در طوالع الأنوار نیز از آن یاد کرده؛ چنان که در مطالع الأنظار (ص ۴۸) آمده است.

این سخن رسول خدا صلّی الله علیه وآله پس از گریختن آن دو، از گریز آنان حکایت دارد: «هر آینه فردا پرچم را به مردی می سپارم که خدا و رسولش را دوست می دارد و خداوند و رسولش نیز او را دوست می دارند؛ خدا به دست وی دژ خیبر را می گشاید؛ و او گریزان نیست. در عبارت دیگر آمده است: «هجوم آورنده است و گریزان نیست.» در لفظی نیز چنین آمده «سوگند به آن که محمّد را آبرویی گرامی بخشید، هر آینه این پرچم را به مردی می دهم که نمی گریزد!» و در لفظ دیگر چنین است: «همانا آن را به مردی می دهم که تا خداوند فتح را نصیب او نسازد، بازنگردد!» و نیز در لفظ دیگر آمده است: «آن را به مردی می سپارم که به میدان پشت نمی کند.»(1)

ابن ابی الحدید معتزلی در قصيده علويّه که به او نسبت داده اند، گوید:

هرچه را فراموش کنم، هرگز آن دو را که پیشتر رفته بودند و فرارشان را فراموش نکنم؛ و خود دانند که فرار گناهی بزرگ است.

همان روز که پرچم بزرگ را پیش بردند؛ اما جامه خواری و ترس بر فراز آن پرچم پوشیده بودند.

جوان تیزپای چابکی از خاندان موسی با قامت و گردنی برافراشته(2) و تیزتک، آن دو را از کار انداخت.

از دهان شمشیر و سرنیزه اش مرگ به هر سوی میتراويد و نیام شمشير و لوله نیزه اش آتش برمی افروخت.

آیا این دويدن آن دو است یا دویدن شترمرغی که از خوردن گیاه بهاری ساقش سرخ شده؛ این دو مردند یا زنان نرم گونه خضاب بسته؟

شما دو تن را معذور می شمرم؛ که همانا مرگ منفور است و زندگی محبوب!

وقتی مرگ به دنبال کسی است ، او طعمش را نمی پسندد؛ دیگر چه رسد به هنگامی که کسی به دنبال مرگ باشد!

از جمله آن چه ما را از دلیری ابوبکر خبر می دهد، ماجرای ضعف و بزدلی خلیفه در برابر ذوالثديه است که بدون سلاح در حال نماز بود و رسول خدا صلّی الله علیه وآله به ابوبکر فرمان داد تا او را بکشد؛ و او مخالفت با فرمان پیامبر را ساده تر از کشتن آن مرد دانست و عذرخواهانه نزد پیامبر صلّی الله علیه وآله بازگشت!»(3)

بنابراین در غدیر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام انتخاب شدند که هم سنخ رسول خدا صلّی الله علیه وآله بودند و در سقیفه ابوبکر انتخاب شد که نه تنها از شجاعت بی بهره بود بلکه در ترس و فرار از جنگ ها شهره بود.

_______________________

(1) صحیح بخاری (6 / 191 (3 / 1357) ؛ صحیح مسلم (۳۲۴/ ۲ [۸۷ /۴ ])؛ الطبقات الكبرى تأليف ابن سعد (ص ۶۱۸ و ۶۳۰ (۱۱۰ / ۲ -۱۱۱] )؛ مسند احمد (۱۸۴ / ۱ و ۱۸۵ و ۳۵۳ و ۳۵۸ [ ۶۶۳۹۱/ ۳ : ۳۰۲ / ۱/ کاور خصائص اميرالمؤمنين علیه السلام تأليف نسائی (ص ۴-۸ (ص ۴۲])؛ السيرة النبويه تأليف ابن هشام " [۳۴۹ / ۳ )، المستدرک علی الصحیحین حاکم ( ۱۰۹/ ۳ [ ۱۱۷ / ۳ )؛ حلية الأولياء (۶۲/1 )؛ أسد الغاب [۹۸/ ۴ ])؛ إمتاع الأسماء مقریزی (ص ۳۱۴)، البداية والنهايه تأليف ابن کثیر (۱۸۵/ ۴ -۱۸۷ (۲۱۱/۴ -۴ الوصول إلى جامع الأصول ( ۳۱۵/ ۳۱۲۲۷ / ۳ )، الرياض النضره (۱۸۴ / ۲ -۱۸۸ (۱۳۰۳-۱۳۴). مأخذهای با دیگر نیز در این مورد هست که در جای خود، به خواست خدای تعالی خواهد آمد.

(2) مقصود مرحب است.

(3) الغدیر: 7 / 200، غدیر در کتاب و سنّت و ادب : 7  / 285.

 

 

 

 

 

بازدید : 4892
بازديد امروز : 4884
بازديد ديروز : 28544
بازديد کل : 128387881
بازديد کل : 89283881