امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
نماز عيد قربان

نماز عيد قربان

مأمون روز عيدى برايش مشكل مزاجى پيش ‏آمد كرد كه او را از رفتن به نماز بازداشت، به حضرت امام رضا عليه السلام عرض كرد: اى اباالحسن؛ شما برخيزيد و نماز رابا مردم بپا داريد.

حضرت امام رضا عليه السلام خارج شد در حالى ‏كه پيراهن كوتاه سفيدرنگ پوشيده وعمّامه سفيد پاكيزه ‏اى بر سر نهاده كه هر دو از پنبه بود و چوبى در دست گرفته، به ‏طرف جايگاه نماز پياده به راه افتاد و مى ‏فرمود:

اَلسَّلامُ عَلى أَبَوَيَّ ادَمَ وَنُوحٍ، اَلسَّلامُ عَلى أَبَوَيَّ إِبْراهيمَ وَإِسْماعيلَ، اَلسَّلامُ عَلى أَبَوَيَّ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ، اَلسَّلامُ عَلى عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحينَ.

سلام بر پدرانم آدم و نوح، سلام بر پدرانم ابراهيم و اسماعيل، سلام بر پدرانم‏ محمّد و على، سلام بر بندگان شايسته خداوند.

همينكه مردم او را مشاهده كردند با شتاب به سويش آمده و براى بوسيدن دست‏ مباركش هجوم آوردند. بعضى از كسان و بستگان مأمون كه وضع را چنين ديدند فوراً نزد خليفه آمدند و گفتند: مردم را درياب و نماز را خودت با آن‏ها بپادار وگرنه الآن ‏است كه خلافت را از دست بدهى، و او را وادار كردند كه با شتاب بيرون رود.

   حضرت امام رضا عليه السلام به خاطر جمعيّت و شلوغى به محلّ برگزارى نماز نرسيده ‏بوده، در اين هنگام مأمون پيشى گرفت و به نماز ايستاد تا مردم با او نماز را بپا دارند.(31)

   در كتاب «ايجاج الأحزان» اين موضوع را نقل كرده و تصريح نموده است كه اين‏ جريان در روز عيد قربان واقع شده است.(32)


31) بحار الأنوار: 171/49.

32) إيجاج الأحزان: 129.  

 

    بازدید : 7109
    بازديد امروز : 27009
    بازديد ديروز : 72005
    بازديد کل : 129202438
    بازديد کل : 89718600