(13)
حضرت عباس عليه السلام باب المراد امام حسين عليه السلام
در بيت اللَّه الحرام مُستَجار است و آن محلّ درى است كه در اوّل بناى بيت بود، در مقابل درى كه الحال هست و بعد از آن بسته شد، و در آنجا محل استجابت دعا و امانگاه است براى مردم از جانب خداوندى؛ هكذا در دائره حسينيّه، كه حرم اعظم و بيت معنوى ربّ العالمين مى باشد، مستجار و محلّ استجابت دعا وباب حوائج مضطرّين هست و آن عبارت است از وجود اطهر و اقدس باب الحوائج، جناب عبّاس عليه السلام ارواحنا فداه و فضايل و كرامات آن بزرگوار زياده ازآن است كه هزاران نسخه و كتاب ضبط و تحمّل عُشرى(783) از اعشار(784) آن را داشته باشد و قرب و منزلت آن سيّد والا تبار در نزد خلاّق احديّت به مرتبه اى است كه تمام شهدا، از اوّلين و آخرين، در روز قيامت، آرزوى رتبه و درجه او را مى نمايند، چنانكه امام (سجّاد عليه السلام) مى فرمايد: «إنَّ لِلعَبّاسِ (عِندَاللَّهِ تَبارَكَ وَتَعالى) في يَومِ القِيامةِ منزلة(785) يَغْبِطُه (بِها) جَميعُ الشُّهَداء»(786). و باب المراد بودن آن حضرت به مرتبه اى است كه كسى را محل انكار نيست و هر كه به آستانه عالى رتبه اش در طلب حاجتى برود، چه دوست و چه دشمن، نااميد بر نمى گردد و بايد هم چنين باشد، جهت اينكه در روز عاشورا، اعلا مرتبه جوانمردى و فتوّت را كه بالاتر از آن كسى را در زير گنبد خضرا امكان نداشت در باب اطاعت و تحصيل رضاى خداوندى به واسطه اعانت سيّد مظلومان مبذول داشت، اين است كه در حين شهادت (او)، سيّدالشهداء عليه السلام فرمود: «الآن اِنْكَسَرَ ظَهري وقَلَّتْ حيلَتي وانْقَطعَ رَجائي واضَيْعَتاهُ بَعدَكَ يا أخي»(787)؛و مثل اين كلام را در حق احدى از ساير شهدا نفرموده.
شعر
أحَقُّ النّاسِ أنْ يُبكى عَلَيهِ
فَتىً أبْكَى الحُسَينَ عليه السلام بِكَربَلاءٍ
أخوهُ وَابْنُ والِدِهِ عَليّ عليه السلام
أبوالفضلِ الْمُضرَّجُ بِالدِّماءِ
وَمَنْ واساهُ لا يَثنيهِ شَيءٌ
وَجادَ لَهُ عَلى عَطَشٍ بِماءٍ(788)
يعنى(789)
سزاوارترين مردم به گريه كردن در مصيبت او، جوانى است كه به گريه آورد امام حسين عليه السلام را در صحراى كربلا.
آن جوانمرد، برادر او و فرزند رشيد پدر او، علی عليه السلام است و كنيه او ابوالفضل است كه در راه محبّت برادرش به خون خود آغشته گرديد.
و آن جوان كسى بود كه به جان خود براى برادرش مواسات(790) نمود و هيچ چيز او را از قتال كافران برنگردانيد و در پيش روى برادرش با گروه اشرار مشغول كارزار گرديد، با وجود تشنگى در ميان آب.(791)
783) عُشْر: ده يك.
784) اَعْشار: جمع عُشْر، يعنى ده يك.
785) عبارت متن «درجة».م.
786) امالى صدوق: 463 س 70 ضمن ح 10؛ خصال: 68 / 1 ضمن ح 101؛ بحارالانوار: 274 / 22 ب 5 ضمن ح 21 و 298/ 44 ب 35 ضمن ح 4؛ اسرار الشهادة: 337.
787) به طور مختصر بحارالانوار: 42 / 45 بقيه باب 37؛ العوالم: 285؛ اسرار الشهادة: 337.
788) لهوف: 118.
789) در انتهاى هر بيت متن ترجمه آن آمده بود كه بدين صورت تغيير داده شده.م.
790) مُواسات: معاونت ياران و دوستان و مستحقّان است در قوت و مال.
791) حديث كعبه و كربلا: 88.
منبع: الصحیفة الحسینیة المقدسة ص 161
بازديد امروز : 6698
بازديد ديروز : 23197
بازديد کل : 89528518
|