امام صادق علیه السلام : اگر من زمان او (حضرت مهدی علیه السلام ) را درک کنم ، در تمام زندگی و حیاتم به او خدمت می کنم.
(4) حضرت سکینه علیها السلام در روز عاشورا

(4)

حضرت سکینه علیها السلام در روز عاشورا

 امام حسين عليه السلام با دلى شكسته، صورتي غرق اندوه و چشمانى اشكبار به سوى خيمه ها بازگشت؛ در حالى كه باآستين خود اشكهايش را پاك مى كرد تا اهل حرم حضرتش را مشاهده نكنند. دشمن به سوى خيمه ها هجوم آورد وامام بزرگ عليه السلام با صدايى بلند ندا در داد:» أما مِنْ مُجيرٍ يُجيرُنا؟ أما مِنْ مُغيثٍ يُغيثُنا؟ أما مِنْ طالِبِ حَقٍّ يَنْصُرُنا؟ أمامِنْ خائِفٍ مِنَ النّارِ فَيَذُبُّ عَنَّا؟ آيا كسى هست كه ما را پناه دهد؟ آيا فرياد رسى هست كه به فريادمان رسد؟ آياطالب حقّى هست كه ياريمان كند؟ آيا ترسان از دوزخى هست كه از ما حمايت نمايد؟ «

اين ها همه براى اتمام حجّت وقطع عذر بود تا در روز رستاخيزِ خلايق به سوى پروردگار عالم، كسى نتواند بهانه آورد كه ما فرياد مظلوميّت مولايمان را نشنيديم.

بارى! چون حضرت سكينه پدرش را ديد كه از مقابل مى آيد، به سوى حضرت شتافت و گفت: عمويم عبّاس كجاست؟ چرا آب برايمان نياورد؟ »

امام عليه السلام فرمودند: «عمويت كشته شد. »

حضرت زينب عليها السلام چون اين خبر را شنيد، فغان برداشت: « واى برادرم! واى عبّاسم! آخ كه بعد از تو ديگر ما بى ياور شديم. »

زنان حرم به گريه پرداختند و حسين عليه السلام هم با آنان به گريه پرداخت و ندا داد: « آخز كه بعد از تو اى اباالفضل، بى ياورشديم و تباهى به ما روى آورد. »

پاك پرور، ترجمه العباس: 291.

 

 

منبع: یادداشت های چاپ نشدۀ شخصی ص 1609

 

 

بازدید : 1978
بازديد امروز : 3424
بازديد ديروز : 21751
بازديد کل : 128914019
بازديد کل : 89546994